بیچاره این دل
که سکانش
به دست من افتاده است...
پی نوشت:
خدایا... دلم تو را می خواهد... کمک کن که به سمت تو آیم
بیچاره این دل
که سکانش
به دست من افتاده است...
پی نوشت:
خدایا... دلم تو را می خواهد... کمک کن که به سمت تو آیم
نرسیدن ها
همه حکایت دارند
که مشکلیست در این خواستن ها
مگر می شود کسی تو را بخواهد و نرسد؟!
چیزی نمی خواهم
همین که "تو" پشت من باشی
از تمام دنیا بی نیازم می کند...
همیشه خواسته ای مرا
کاش
بعد این
برای همیشه
من / فقط تو را...
چرا باید
تلخی ها را
شیرین بچشیم؟؟
چه بر سرمان آمده است؟ . . .
می خواهم تحصن کنم
مقابل خانه ات!
آنقدر می مانم تا راهم دهی
خدای من...
. . .
پی نوشت:
این حرف ها بماند بین من و خودت، مثل تمام چیز هایی که بینمان ماند...
نکند روزی رسد
من بمانم
یک زبان بند آمده
و نکیر و منکر
خدایا...
می گویم غیرممکن است
اما می دانم
تو که بخواهی
هیچ چیز غیر ممکن نیست
پس کارم را به تو می سپارم...
ابر های آسمان تو
به چشمانم
کوچ کرده اند...
خدایا
بارانی بفرست!
توشه ای می خواهم
که برتر از آن نباشد
خدایا... چه کسی جز تو می تواند تقوایم دهد؟؟
( ... فَإنّ خیرَالزّادِ التّقوی، و اتَّقونِ یا أولی الألبَاب ( بقره، 197 ) ... همانا بهترین توشه تقوا است، و از من پروا کنید ای صاحبان عقل )
خدایــــــــا
چــگــونــه بـا ظـالــمان رفـتــار مـی کـــنـیـــــ ؟!
آخــــر...
ظلمنـــ ـ ـــا انـفـــ ـ ـــســنـــ ـ ـــا...
این دست را همیشه تو گرفته ای
و به قلم برده ای
حالا که دستم به قلم نمی رود هم باید خودت آن را بگیری!
حق داری
حق داری سرزنش کنی بنده های بی وفایت را
با اینهمه بدی که ما کردیم
اینهمه سرکشی و طغ
آنقدر سرزنشمان کن تا راضی شوی
( لک العتبی حتی ترضی ، مناجات التائبین امام سجاد علیه السلام )
خدایا
تو که می دانی
بدون تقلب رساندن تو
همه ی این امتحانات زندگی را صفر می شومپس یا امتحان سخت نگیر... یا خودت تقلب برسان
وای بر من
تو از کار من چشم پوشیدی
اما من از خواست نفسم چشم نپوشیدم...
هیچ جا نمی روم
اصلا زیرانداز هم نمی خواهم
همینجا
جلوی در
روی خاک ها
می نشینم
مگر یک بنده به جز خانه ی صاحبش کجا را دارد خدای من؟!
خدایا
می ترسم
پای طناب دار دوری از تو روم
و تو مرا نجات ندهی
خدایا شرمنده ام...
تو با اینکه من بد بودم از من گذشتی
اما
من با اینکه تو خوب بودی از "من" نگذشتم!
می دانم
خوب می دانم
ارزش یک پول سیاه هم ندارد این دل من
تو رایگان ببر
اصلا
تمام زندگیم هم روی آن
اگر جنس هایم را نفروشم می گندند
به پایت می افتم
خدایا
نگذار تباه شوم
برگ هایمان را گناهان آتش زدند
حالا تو هم می خواهی تبر برداری؟؟
مگر این درختان نیم سوخته دیگر چه دارند که آن ها را قطع کنی؟
سرزنش کن،هر چه می خواهی سرزنشمان کن... اما از ما راضی شو
( لک العتبی حتی ترضی... ؛ مناجات التائبین امام سجاد علیه السلام )
خدایا
نمی گویم تو را می خواهم
می گویم
می خواهم خودم همانی شوم که تو می خواهی
وگرنه من که هستم که تو را بخواهم؟؟