به طعم گندم

با تمام تلخی همیشگی؛ گندم پدر هنوز روی خوشه است، روی خوشه هاست...
دوشنبه, ۴ دی ۱۳۹۱، ۰۸:۰۸ ب.ظ

نمی گویم تو را می خواهم...

خدایا

نمی گویم تو را می خواهم

می گویم

می خواهم خودم همانی شوم که تو می خواهی

وگرنه من که هستم که تو را بخواهم؟؟



نوشته شده توسط امیر حسین
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

به طعم گندم

با تمام تلخی همیشگی؛ گندم پدر هنوز روی خوشه است، روی خوشه هاست...

بسم الله الرحمن الرحیم
در نبود تو
می نویسم از برای تو
از برای گریه های شامگاه تو...

می شود برای ما دعا کنی
آن زمان که می چکد
قطره های اشک از دو دیدگان تو
بعد دیدن کار های ما،
در نبود تو...؟

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

شعر هایم
همه ناتمامند
آخر
در انتظارند تا "تو" تمامشان کنی
ای پایان خوش تمام آرزو ها . . .

آخرین نظرات

نمی گویم تو را می خواهم...

دوشنبه, ۴ دی ۱۳۹۱، ۰۸:۰۸ ب.ظ

خدایا

نمی گویم تو را می خواهم

می گویم

می خواهم خودم همانی شوم که تو می خواهی

وگرنه من که هستم که تو را بخواهم؟؟

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۱/۱۰/۰۴
امیر حسین

درددل با خدا

خدا

نظرات  (۱)

۰۴ دی ۹۱ ، ۲۱:۴۱ اسراء بی نشان

بسم الله

یاد این جمله مولای متقیان افتادم:

الهی... انت کما احب...

و اجعلنی کما تحب...

 

ممنون از حضورتون.

واقعا دلگرم کننده بود:)

پاسخ:
سلام علیکم
خواهش می کنم.
فقط... چرا برای بعضی مطالبتون نمی شه نظر گذاشت؟

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی