راستی
چگونه سربازی می خواهی؟!
می خواهم تحصن کنم
مقابل خانه ات!
آنقدر می مانم تا راهم دهی
خدای من...
. . .
پی نوشت:
این حرف ها بماند بین من و خودت، مثل تمام چیز هایی که بینمان ماند...
آرزوهامان بلند
و خودمان
کوتاه . . .
کاش به آرزوهامان نگاه کند، نه خودمان...
حالمان را
همانطور کن
که خودت می پسندی . . . که احسن الحال همان است و بس
شاید
نخواستی
آنجا - پیش حجت تو بر روی زمین
شهید شوم
و شاید
کار های مهمتری بر روی دوشم گذاشته ای
که باید تمامشان کنم...
پی نوشت:
سلام مجدد، بنده برگشتم
مگـــر جز تـــو کـه را دارم کـه به او پـنــاه بــرم؟؟
اصـــــلا...
چــه پــنــــاهــگــاهی بـهتــر از حــریــم تـــــــو؟!
"بــ ـی کـســم ای شـــاه پنـــــــاهم بــده"
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا المرتضی
نکند دلم هوایی هر کسی شود ...
ارباب
می خواهم
باز "تو" دلم را هوایی کنی...
اما نه هر هوایی
فقط هوای خودت!
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا
رویــ ـ ــم ســ ـ ــیــ ـ ــاه اســ ـ ــت
امــــــــــا
از نورانیــت بــــارگاه شمـــا کــه کمـ نمــــی کنـــــد...
مــــــولا
مـی خـواهـــم بــه حــریــمــتـــان قـــدم گــذارم
اجـــازه امـ مــی دهیـــــــد؟؟
( ان شاءلله امروز عازم مشهد مقدس هستم، حلال کنید. )
می گویم غیرممکن است
اما می دانم
تو که بخواهی
هیچ چیز غیر ممکن نیست
پس کارم را به تو می سپارم...
خدایا
هر کس نداند
من که می دانم
تمام این ها فقط از لطف توست...
توشه ای می خواهم
که برتر از آن نباشد
خدایا... چه کسی جز تو می تواند تقوایم دهد؟؟
( ... فَإنّ خیرَالزّادِ التّقوی، و اتَّقونِ یا أولی الألبَاب ( بقره، 197 ) ... همانا بهترین توشه تقوا است، و از من پروا کنید ای صاحبان عقل )
هفت روز دیگـــــــــر
بـــ ـ ـــدون تـــ ـ ـــو ...
کی تمام می شود این جدایی گل زهرا؟؟؟
خدایــــــــا
چــگــونــه بـا ظـالــمان رفـتــار مـی کـــنـیـــــ ؟!
آخــــر...
ظلمنـــ ـ ـــا انـفـــ ـ ـــســنـــ ـ ـــا...
نمی دانم چه بگویم
هر بار
قطرات گریه را روی چشمانت جاری کردم
و هر بار
عرق شرم جاری شده ام را پاک کردی...
یادتان هست مولا؟
بارها
وقت خداحافظی
کنار ضریحتان
قول هایی رد و بدل شد...
قرار شد شما باز دعوت کنید
و من...
بارها شما به قول نداده تان عمل کردید
و من...
ارباب!
تقصیر من چیست که گرفتار این دل شده ام؟
مگر تو نبودی که از همان بچگی مرا راهی مجلس عزایت کردی؟
مگر تو نبودی که مرا آواره کویت کردی؟
حالا چه کنم؟! این دل کربلا می خواهد!
اصلا به من ربطی ندارد
تو می دانی و آن
خودت دیوانه اش کردی، حالا خودت هم جوابش را بده
برگ هایمان را گناهان آتش زدند
حالا تو هم می خواهی تبر برداری؟؟
مگر این درختان نیم سوخته دیگر چه دارند که آن ها را قطع کنی؟
سرزنش کن،هر چه می خواهی سرزنشمان کن... اما از ما راضی شو
( لک العتبی حتی ترضی... ؛ مناجات التائبین امام سجاد علیه السلام )
به عزت و جلالت قسم ای مولایم
اگر هزاران بار مرا برانی از درگاهت
هیچ وقت دست از التماس تو برنمی دارم
( برگرفته از بخشی از مناجات ابوحمزه ثمالی )
"عشق" که باشد دیگر همه چیز تمام است
عقل و احساس هر دو قد خم می کنند
و خودت را که می نگری سر تا پا در خدمت معشوقی
خدایا! می گذاری عاشقت شویم؟!