به طعم گندم

با تمام تلخی همیشگی؛ گندم پدر هنوز روی خوشه است، روی خوشه هاست...

بسم الله الرحمن الرحیم
در نبود تو
می نویسم از برای تو
از برای گریه های شامگاه تو...

می شود برای ما دعا کنی
آن زمان که می چکد
قطره های اشک از دو دیدگان تو
بعد دیدن کار های ما،
در نبود تو...؟

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

شعر هایم
همه ناتمامند
آخر
در انتظارند تا "تو" تمامشان کنی
ای پایان خوش تمام آرزو ها . . .

آخرین نظرات

۲۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اشک» ثبت شده است

این سنگ

این هم بغض های گلوگیر

بشکن و خلاصم کن...


پ.ن:

بگذار تا بگریم چون ابر در بهاران

کز سنگ ناله خیزد روز وداع یاران

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۰ دی ۹۲ ، ۰۱:۳۲
امیر حسین

آمـاده ی سـفـر بـودنـد

بـرای هـمـسـفـرانـش مـی خـوانـد . . ." هــرکـه دارد هــوس کــربـبــلا بـســم الـلــه " ...

... جـز تــو هـیـچ کـس بـغـضـم را نـفهـمـیـد !

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۵ آذر ۹۲ ، ۲۰:۱۴
امیر حسین

وقت خداحافظی دوستان

شاید بتوانم اشک هایم را پنهان کنم

اما تو که می دانی، این بغض گلو - که ذکر کربلا کربلایش امانم نمی دهد - دست از من برنمی دارد!

تو بگو چه کنم...؟!


۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۴ آذر ۹۲ ، ۲۱:۳۳
امیر حسین

دلمان برای نفس های کربلا تنگ است / و برای نظر به گنبدت ارباب؛

اینجا بغض ها راه نفس را می بندند / و اشک ها راه نظر را...

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۲ آذر ۹۲ ، ۱۴:۵۰
امیر حسین

تمام هستی و آبرویم ارباب؛ گریه های عزای توست...


(شال ماتمت آبرو به من داد / موج پرچمت دل رو داده بر باد ... شاعر؟؟ )


+ صد شکر که هستی...

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ آبان ۹۲ ، ۲۳:۵۷
امیر حسین

یـکـــ یـا حـســیـن(علیه السلام) گـویــم و بـاران رســد ز راه

مـن عـاشـق هــر قـطــره ز اشــکــِــ مـُحـرّمـم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ مهر ۹۲ ، ۱۶:۱۶
امیر حسین

امشب

اشک ها هم نتوانستند غم را از دلم بیرون برند

باورت می شود؟!


پی نوشت:

گمان می کردم باران همیشه حال را خوش می کند...

۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۲ مهر ۹۲ ، ۲۳:۱۶
امیر حسین

چــنـد حـــرفــــ نــیـســـتـــــ بـــیـشــتـر نـــام تـــــو

امـــا بـــرای مـــا هــمــــه حـــرفــــ هـــای آن روضـــه هـــاســتــــ

یــا حـــسـیـــن( علیه السلام )

۴ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۹ مرداد ۹۲ ، ۲۱:۳۰
امیر حسین

در دل خود درد داشت،

در دل او جا نبود،

جای به جای دل او پر ز درد،

جای به جای دل او پر ز آه،

جای به جای دل او تنگ بود،


با دل خود حرف زد،

با دل خود درد گفت،

در دل خود یاد کرد،

یاد از آن روزها... :


پیش خودش - زیر لب - زمزمه ها کرده بود؛

پیش خدا؛ در به در او در زده بود هر دری؛

او طلب کرببلا کرده بود.

(ادامه شعر در ادامه مطلب)

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ مرداد ۹۲ ، ۰۸:۳۱
امیر حسین

گاه به جایی می رسی

که دیگر نمی توانی "غم" را بنویسی

فقط مجبوری آن را بخوانی و بخوانی...

۶ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۶ تیر ۹۲ ، ۱۴:۲۸
امیر حسین

این روزها

بدون تو

ابرها جرأت باریدن می کنند...

... شاید هم از دوریت می بارند!

۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۶ تیر ۹۲ ، ۰۱:۰۳
امیر حسین

برای لحظه ای دیدن دوباره ضریحتان تاب نداشت

اشک هایش

وقت دیدن گنبد تو

گواه بود...

السلام علی یا حسین بن علی علیه السلام...

اطلبنا لزیارتک یا مولانا


پی نوشت:

کربـــــــــــــــــلا... :((

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ خرداد ۹۲ ، ۱۹:۰۶
امیر حسین

چتر نمی خواهم

وقتی که باران چشمانم

از جنس تو باشد...

۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۷ خرداد ۹۲ ، ۱۷:۴۳
امیر حسین

من بودم و

باران و

چشمانم و

حرمتان...


السلام علیک یا علی بن موسی الرضا



۵ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۹ ارديبهشت ۹۲ ، ۲۳:۰۸
امیر حسین

این روز ها

تو می سوزی

اما ما می سازیم...


پی نوشت:

ببخش بابت تمام لحظه هایی که یاد سوز دلت نبوده ایم...

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۳:۵۶
امیر حسین

دلم

چشمانی بارانی می خواهد

با ابرهایی از جنس تو...

۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۶ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۵:۰۵
امیر حسین

فـ  ـا  طـ  ـمـ  ـه (س)

هر حرفش یک داغ است

بر دل محبان . . .

۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۷ فروردين ۹۲ ، ۱۱:۲۳
امیر حسین

تمام رنج ها را تحمل کرد

آخر می دانست

یک روز

می آید

دوای درد پهلویش...


پی نوشت:

أین معز الاولیا و مذل الاعداء؟!

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ اسفند ۹۱ ، ۱۷:۳۹
امیر حسین

ابر های آسمان تو

به چشمانم

کوچ کرده اند...

خدایا

بارانی بفرست!

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ بهمن ۹۱ ، ۰۰:۲۰
امیر حسین

این رسمش نیست

دستان یک مرد را ببندند

و جلوی او

همسرش را...

:((

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ بهمن ۹۱ ، ۱۱:۳۷
امیر حسین

یا أباالحسن

کجایی که ببینی

فرزندت

سال هاست حتی "چاه" هم برای درددل ندارد...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ بهمن ۹۱ ، ۱۱:۰۸
امیر حسین

عجب صفایی دارد

اشک ریختن

زیر پرچم تو

یا اباعبدلله

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ دی ۹۱ ، ۱۱:۱۱
امیر حسین
خدایا یک سوال
در جهنمت می توان اشک ریخت؟
یا این که جرم است؟
یا هنوز اشک بیرون نیامده خشک می شود؟
می شود بگذاری اگر آنجا رفتم چشمانم ببارد؟!
.
آخر می دانی
اشک ریختن آرامم می کند.
شاید اینگونه راحت تر فراقت را تحمل کنم.
۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۱ آذر ۹۱ ، ۰۳:۱۸
امیر حسین

اشک را خدا برای آن آفریده است

که در مصیبت تو ریخته شود

وگرنه چه فایده از این اشک ها؟!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آذر ۹۱ ، ۱۶:۴۲
امیر حسین