در نبودنت
زمان به سر رسد،
زمین به آسمان رسد...
در نبودنت
زمان به سر رسد،
زمین به آسمان رسد...
السلام آقا جان
شب شبی رؤیاییست
همه جمعیم، ولی؛
بزممان کامل نیست...
پ.ن:
السلام آقا جاندل من بی تاب است
چشم، الان؛ می رسم خدمتتان؛ اندکی صبر کنید...
دل من در راه است...عید میلاد مولا مبارک باشه...
التماس دعا.
هوایی شما شده
ولی
سکوت می کند
دلم...
پ.ن:
دل نبستنم عذاب می شود،
دستم بگیر
دور مران از خودت مرا...
یک عمر دلم با تو خو گرفت،
یک عمر از مسیر تو حاجت گرفته ام...
السلام علیک یا باب الحوائج، یا ابالفضل العباس
پرواز
همیشه زیبا نیست...
اگر یاد تو از پیش چشمانم پر زند ویران می شوم...
امروز
اگر نبود
چه عبس بود زندگی...
امروز
زندگی چه پر از لطف و رحمت است...
صلی الله علیک یا نبی الرحمة
عید مبعث مبارک باد
کلاغ
خسته است،
گوشه ای نشسته است
کبوتران کنار تو...
کلاغ دل سیاه تو دلش شکسته است
مدام در دلش هوای تو
و حسرت پری که بسته است
ای امام مهربان، ای رئوف
حسرت حریمتان، بر دل کلاغتان، نشسته است...
پ.ن:
"شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم
شدم آن عاشق دلخسته که بودم..."
فریدون مشیری
شاهی
از آسمان
به گدا می کند نظر؛
شاهی
از آسمان
به گدا می کند نظر؛
شاهی
از آسمان...
چه کریم است پادشاه...
پ.ن:
"ماندم چرا نگاه تو افتاد سوی من ؟!
من هیچ هیچم و تو بی نهایتی
ایل و تبار تو همه آقا و پادشاه
ایل و تبار من همه مجنون و هیئتی"
محمدحسین رحیمیان
دوباره آفتاب می شود،
دوباره ماهتاب می شود،
ستاره می شود؛
بمان، بمان...
زمین
به یُمن بودنت
دوباره آسِمان شود ...
پ.ن:
به یُمن بودنت
دوباره آسِمان نشین شویم...
باز
امروز
دوباره
به حجم آسمان هوای تو دارد دلم، هوای تو دارم؛
سری به این خرابه ها نمی زنی؟!
... سری به این خرابه ها بزن . . .
شهر؛
چه تنها،
بی تو...
پ.ن:
جمعه ای بی تو گذشت،
شهر ما مانده و یک هفته پر از تنهایی...
می ترسم
آسمان هم که بیاید
جای ستاره شدن، سیاهچال شوم...
آسمان خواستم،
یک سبد آسمان آوردی؛ تحفه برای دلم...
ایهاالعزیز! آسمان تویی، من خود تو را خواستم...
می ترسم از روزی که گل پژمرده گردد؛ باغبان باز نگردد...
پ.ن:
جمعه جمعه پیر می شویم...
سری که درد نمی کند را دستمال نمی بندند
اما بگو
دلی را که درد می کند چطور؟!
پ.ن:
فکری به حالم کن...
آرزو باید ناب باشد،
مثل تو...
کجایی؟!
دوستان امیدوارم در لیله الرغائب برای بنده دعا کرده باشید، اگه نه هم لطفا الان...
ماه
خورشید
ستارگان
...
این ها همه افسانه اند
آسمان - از ابتدا تا انتها - تویی و تو...
ای آسمانی ترین!
حالا که گفته اند باید عاشق شوی،
چه کنم با دلی که حسرت تو دارد...؟!
نه برای ما
که برای خاطر واژه هایمان
برگرد...
پ.ن:
واژه هامان تو را می خوانند، خودمان...
حالا که نیستی
دلم عجیب گرفته است...
و چه سخت است با چنین حالی از تو بخواهم که برگردی...
پ.ن:
دلم هوایی ندارد
ای کاش هواییَش کنی...
پ.ن2:
سلام من به تو ای صاحب دلم، صاحب زمان...
درد داری و من
بی غم و بی درد؛
آه...
پ.ن:
چه ساده می گذرم از کنار تو
وقتی که آسمان دلت پر از غم است...
پ.ن2 :
"حجم تنهایی تو بیشتر از بودن ماست..." ( شاعر : ؟؟؟ )
به سقف اتاق خیره بود؛
خیره بود؛
و باز هم خیره بود...
چه ماجرای عجیبیست جانباز قطع نخاع بودن!
پ.ن:
از اوضاع خودش راضی بود
و ای کاش
از اوضاع امثال من نیز...
تمام دانه دانه زمین خوردن ها
از روزیست
که تسبیح ذکر تو پاره شود...
پ.ن:
مرا به یاد خودت دار؛ برای همیشه...
آتش سوزان است
اما نه به مقدار نبودن تو...
پ.ن:
دوزخ از دوری تو سوزان است...
نگاهم به در
از روزی که با رفتنت در به درم کرده ای...
پ.ن:
کی می شود که باز دلم با تو سر کند...
هوا سرشار از عطر شماست، مادر؛
و من،
سرشار شیدایی...
پ.ن:
هوایتان،
چه دل انگیز...
دلم تو را خواست؛
نیامدی / گرفت...
پ.ن:
باز هم غروب جمعه ای بدون تو؛ دلم گرفت...
من که می دانم آخر این بنده را تنها نمی گذاری
بیا و زودتر تمام کن این غم ها را...
پ.ن:
با تمام غم ها
عشقت آتش زندگانیست...
نه با قلبم، که من با دلم زنده ام،
و دلم نیز با تو... ؛
چه زندگی شیرینی !
+ @محمد خردپیشه - مسیر سبز:" می گویند وقتی قلب بزند یعنی : زنده ایی
قبول ندارم!
برای من اینطور نیست.
من وقتی دلم تپش داشته باشد زنده ام..
من با دلم زندگی می کنم نه با جریانات خون و هوا! "
"القلب حرم الله..."*
مگذار که جز تو به حریمت آید...
*القلب حرم الله، فلاتسکن فی حرم الله غیرالله. ( قلب حرم الله است، پس در حرم الله جز الله را راه مده. ) - امام صادق علیه السلام.
پ.ن:
دلِ بیتاب هوایت دارد...