به طعم گندم

با تمام تلخی همیشگی؛ گندم پدر هنوز روی خوشه است، روی خوشه هاست...
شنبه, ۱۷ اسفند ۱۳۹۲، ۱۰:۱۷ ق.ظ

شهر غربت

غربتت را باور کن؛

قواره های این شهر آنقدر کوچک است،

که هیچ کدام از لباس هایش به تو نمی آید!


پ.ن:

لباس

باید از آسمان باشد،

آنجا که هیچ بویی از زباله های این شهر نبرده است...



نوشته شده توسط امیر حسین
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

به طعم گندم

با تمام تلخی همیشگی؛ گندم پدر هنوز روی خوشه است، روی خوشه هاست...

بسم الله الرحمن الرحیم
در نبود تو
می نویسم از برای تو
از برای گریه های شامگاه تو...

می شود برای ما دعا کنی
آن زمان که می چکد
قطره های اشک از دو دیدگان تو
بعد دیدن کار های ما،
در نبود تو...؟

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

شعر هایم
همه ناتمامند
آخر
در انتظارند تا "تو" تمامشان کنی
ای پایان خوش تمام آرزو ها . . .

آخرین نظرات

شهر غربت

شنبه, ۱۷ اسفند ۱۳۹۲، ۱۰:۱۷ ق.ظ

غربتت را باور کن؛

قواره های این شهر آنقدر کوچک است،

که هیچ کدام از لباس هایش به تو نمی آید!


پ.ن:

لباس

باید از آسمان باشد،

آنجا که هیچ بویی از زباله های این شهر نبرده است...

موافقین ۳ مخالفین ۰ ۹۲/۱۲/۱۷
امیر حسین

گناه

نظرات  (۱)

سلام
ممنون از نظرتون در وبلاگم، پاسخی به نظر شما ارسال کردم، فرصت کردید ببینید!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی