به طعم گندم

با تمام تلخی همیشگی؛ گندم پدر هنوز روی خوشه است، روی خوشه هاست...
يكشنبه, ۲۰ بهمن ۱۳۹۲، ۰۱:۲۵ ب.ظ

چشمان بسته

چشم بند که ببندم

راهت هر چه نورانی باشد

نخواهم دید...


پ.ن:

می خواهم چشمانم را "تو" باز کنی...



نوشته شده توسط امیر حسین
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

به طعم گندم

با تمام تلخی همیشگی؛ گندم پدر هنوز روی خوشه است، روی خوشه هاست...

بسم الله الرحمن الرحیم
در نبود تو
می نویسم از برای تو
از برای گریه های شامگاه تو...

می شود برای ما دعا کنی
آن زمان که می چکد
قطره های اشک از دو دیدگان تو
بعد دیدن کار های ما،
در نبود تو...؟

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

شعر هایم
همه ناتمامند
آخر
در انتظارند تا "تو" تمامشان کنی
ای پایان خوش تمام آرزو ها . . .

آخرین نظرات

چشمان بسته

يكشنبه, ۲۰ بهمن ۱۳۹۲، ۰۱:۲۵ ب.ظ

چشم بند که ببندم

راهت هر چه نورانی باشد

نخواهم دید...


پ.ن:

می خواهم چشمانم را "تو" باز کنی...

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۲/۱۱/۲۰
امیر حسین

خدا

مناجات

نظرات  (۳)

و من کر و کورم که اگر نبودم،آن لحظه هایی که در اوج تنهایی مطلقم جان می دادم...میدیدم آغوشت را که برایم گشوده ای...
میشنیدم ندایت را که مرا به خودت می خوانی...
آری!تلخ است این کری و کوری...
آدمک های کر و کور...
:)
سلام و درود خدا
ممنون از وقتی که میگذارید.
یه سر به ما هم بزن.
پاسخ:
سلام علیکم
ان شاءلله سر خواهم زد.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی