من کجا و تو کجا...
به منِ غمزده رخصت دادی
که به اندوه دگر ذکر تو بر لب آرم...
+ من کجا و ذکر تو بر لب آوردن...
+ چه غم وقتی تو پایان تمام رنج و دردی...
پ.ن:
هر چه از نعمت هایت بگیری باز هم باید شکر گویم
که گرفتن نعمتت نیز خود نعمت است...
فقط ای کاش حکمت ها را نیز نشانم دهی
نه این که ندانم حتما حکمتیست
"ولکن لیطمئنّ قلبی..."
ده ماهیست یکی از بهترین نعمتهایش را گرفته!
تا داشتم همیشه شکرش میکردم
ولی چه شد؟ نمیدانم...
بعید بود شکر کنم و پس بگیرد!
فقط استغفار میکنم تا شاید فرجی شود...