به طعم گندم

با تمام تلخی همیشگی؛ گندم پدر هنوز روی خوشه است، روی خوشه هاست...
جمعه, ۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۱۰:۳۰ ب.ظ

نیامدی

دوباره غروب جمعه. . . / دوباره تو. . .
آمد و نیامدی


نوشته شده توسط امیر حسین
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

به طعم گندم

با تمام تلخی همیشگی؛ گندم پدر هنوز روی خوشه است، روی خوشه هاست...

بسم الله الرحمن الرحیم
در نبود تو
می نویسم از برای تو
از برای گریه های شامگاه تو...

می شود برای ما دعا کنی
آن زمان که می چکد
قطره های اشک از دو دیدگان تو
بعد دیدن کار های ما،
در نبود تو...؟

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

شعر هایم
همه ناتمامند
آخر
در انتظارند تا "تو" تمامشان کنی
ای پایان خوش تمام آرزو ها . . .

آخرین نظرات

نیامدی

جمعه, ۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۱۰:۳۰ ب.ظ
دوباره غروب جمعه. . . / دوباره تو. . .
آمد و نیامدی
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۲/۲۰
امیر حسین

نظرات  (۱)

ذیشب جمکران بودم

خیلی ها کاملا چشم گیر خوابیده بودند تو حیاط ...

اگه چشم دل باز شه همه همیشه خوابیم در حضور بیدار آقا 

ای وای بر ما

پاسخ:
ای وای بر ما...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی