به طعم گندم

با تمام تلخی همیشگی؛ گندم پدر هنوز روی خوشه است، روی خوشه هاست...
سه شنبه, ۱ اسفند ۱۳۹۱، ۰۳:۳۶ ب.ظ

لایق دعوتت نبودم...

به خود بالیدم
که مرا دعوت کرده ای
اما نشانم دادی اگر اهل نباشم می توانی تا کنار خود آوری و رد کنی...


نوشته شده توسط امیر حسین
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

به طعم گندم

با تمام تلخی همیشگی؛ گندم پدر هنوز روی خوشه است، روی خوشه هاست...

بسم الله الرحمن الرحیم
در نبود تو
می نویسم از برای تو
از برای گریه های شامگاه تو...

می شود برای ما دعا کنی
آن زمان که می چکد
قطره های اشک از دو دیدگان تو
بعد دیدن کار های ما،
در نبود تو...؟

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

شعر هایم
همه ناتمامند
آخر
در انتظارند تا "تو" تمامشان کنی
ای پایان خوش تمام آرزو ها . . .

آخرین نظرات

لایق دعوتت نبودم...

سه شنبه, ۱ اسفند ۱۳۹۱، ۰۳:۳۶ ب.ظ
به خود بالیدم
که مرا دعوت کرده ای
اما نشانم دادی اگر اهل نباشم می توانی تا کنار خود آوری و رد کنی...
موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۱/۱۲/۰۱
امیر حسین

نظرات  (۱)

۰۲ اسفند ۹۱ ، ۰۶:۱۶ آهسته عاشق می شوم

اینترنت انگشتی است
که چشم تفکر را
کور می کند!

" علی لاری زاده"

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی