به طعم گندم

با تمام تلخی همیشگی؛ گندم پدر هنوز روی خوشه است، روی خوشه هاست...
دوشنبه, ۱۶ بهمن ۱۳۹۱، ۰۷:۱۰ ب.ظ

بازار یوسف فروشی

بازار را ببین

چه ارزان یوسف را فروختند


(

پی نوشت: به هر قیمتی که فروشیم کم است...

اما چقدر ساده به کم راضی می شویم!

)



نوشته شده توسط امیر حسین
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

به طعم گندم

با تمام تلخی همیشگی؛ گندم پدر هنوز روی خوشه است، روی خوشه هاست...

بسم الله الرحمن الرحیم
در نبود تو
می نویسم از برای تو
از برای گریه های شامگاه تو...

می شود برای ما دعا کنی
آن زمان که می چکد
قطره های اشک از دو دیدگان تو
بعد دیدن کار های ما،
در نبود تو...؟

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

شعر هایم
همه ناتمامند
آخر
در انتظارند تا "تو" تمامشان کنی
ای پایان خوش تمام آرزو ها . . .

آخرین نظرات

بازار یوسف فروشی

دوشنبه, ۱۶ بهمن ۱۳۹۱، ۰۷:۱۰ ب.ظ

بازار را ببین

چه ارزان یوسف را فروختند


(

پی نوشت: به هر قیمتی که فروشیم کم است...

اما چقدر ساده به کم راضی می شویم!

)

نظرات  (۱)

تمام بعد از ظهر،  

تمام یک بعد از ظهر زمستان، 

تمام یک بعد از ظهر زمستان مچاله شده روی کاناپه، 

گریه کردم، 

قمری مادری را دیدم که به جوجه اش پرواز یاد میداد...

پاسخ:
سلام علیکم
سنگین بود، متوجه نشدم!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی