به طعم گندم

با تمام تلخی همیشگی؛ گندم پدر هنوز روی خوشه است، روی خوشه هاست...
يكشنبه, ۳ دی ۱۳۹۱، ۱۱:۲۵ ق.ظ

مرا ببخش این تنها ترین تنها

خدایا
مرا ببخش که گاهی فراموش می کنم
تنها کسی که تنهاست تویی
و خود را تنها پنداشتم!
ببخش که خود را تنها پنداشتم و حضور تو را حس نکردم...


نوشته شده توسط امیر حسین
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

به طعم گندم

با تمام تلخی همیشگی؛ گندم پدر هنوز روی خوشه است، روی خوشه هاست...

بسم الله الرحمن الرحیم
در نبود تو
می نویسم از برای تو
از برای گریه های شامگاه تو...

می شود برای ما دعا کنی
آن زمان که می چکد
قطره های اشک از دو دیدگان تو
بعد دیدن کار های ما،
در نبود تو...؟

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

شعر هایم
همه ناتمامند
آخر
در انتظارند تا "تو" تمامشان کنی
ای پایان خوش تمام آرزو ها . . .

آخرین نظرات

مرا ببخش این تنها ترین تنها

يكشنبه, ۳ دی ۱۳۹۱، ۱۱:۲۵ ق.ظ
خدایا
مرا ببخش که گاهی فراموش می کنم
تنها کسی که تنهاست تویی
و خود را تنها پنداشتم!
ببخش که خود را تنها پنداشتم و حضور تو را حس نکردم...
موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۱/۱۰/۰۳
امیر حسین

درددل با خدا

خدا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی