به طعم گندم

با تمام تلخی همیشگی؛ گندم پدر هنوز روی خوشه است، روی خوشه هاست...

بسم الله الرحمن الرحیم
در نبود تو
می نویسم از برای تو
از برای گریه های شامگاه تو...

می شود برای ما دعا کنی
آن زمان که می چکد
قطره های اشک از دو دیدگان تو
بعد دیدن کار های ما،
در نبود تو...؟

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

شعر هایم
همه ناتمامند
آخر
در انتظارند تا "تو" تمامشان کنی
ای پایان خوش تمام آرزو ها . . .

آخرین نظرات

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «گریه» ثبت شده است

این سنگ

این هم بغض های گلوگیر

بشکن و خلاصم کن...


پ.ن:

بگذار تا بگریم چون ابر در بهاران

کز سنگ ناله خیزد روز وداع یاران

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۰ دی ۹۲ ، ۰۱:۳۲
امیر حسین

بـاران / بـی قــرار / گـاه گــاه / . . .

مــا / بـی قــرار / گــاه گـاه / . . .

_ کــی مـی شــود تــو هـم بـبــاری ؟!


+هنوز هم انتظار جمعه ای بارانی...

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۴ آذر ۹۲ ، ۲۳:۴۲
امیر حسین

چــنـد حـــرفــــ نــیـســـتـــــ بـــیـشــتـر نـــام تـــــو

امـــا بـــرای مـــا هــمــــه حـــرفــــ هـــای آن روضـــه هـــاســتــــ

یــا حـــسـیـــن( علیه السلام )

۴ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۹ مرداد ۹۲ ، ۲۱:۳۰
امیر حسین

شرمنده ایم آقا

آخر

دفتر اعمالمان

پر از قطرات اشک شما شده است

و شاید

پر از آه هایتان

بعد گریه ها...


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ اسفند ۹۱ ، ۲۱:۳۴
امیر حسین