به طعم گندم

با تمام تلخی همیشگی؛ گندم پدر هنوز روی خوشه است، روی خوشه هاست...

بسم الله الرحمن الرحیم
در نبود تو
می نویسم از برای تو
از برای گریه های شامگاه تو...

می شود برای ما دعا کنی
آن زمان که می چکد
قطره های اشک از دو دیدگان تو
بعد دیدن کار های ما،
در نبود تو...؟

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

شعر هایم
همه ناتمامند
آخر
در انتظارند تا "تو" تمامشان کنی
ای پایان خوش تمام آرزو ها . . .

آخرین نظرات

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «صفر» ثبت شده است

بهترین روزها را با تو سپری کرده ام

خودت بگو چگونه دل کنم از تو

ای سیاه پیرهن من...؟!


پ.ن:

خدانگهدار ای ماه صفر

شاید باید تبریک گفت رفتنت را

که خاندان نبی بسار در تو غم دیده اند...

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۳ دی ۹۲ ، ۰۰:۰۰
امیر حسین
نگاه کن
اینجا همه کوله بارشان را بسته اند
همین لحظه هاست که سوی کربلایت حرکت کنند...
... می خواهند من را با این دل تنگ تنها گذارند!

پ.ن:
چه کرده ای با دلم؟!
که کربلا کربلا گفتنش امانم نمی دهد...
۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۵ آذر ۹۲ ، ۱۷:۴۷
امیر حسین

وقت خداحافظی دوستان

شاید بتوانم اشک هایم را پنهان کنم

اما تو که می دانی، این بغض گلو - که ذکر کربلا کربلایش امانم نمی دهد - دست از من برنمی دارد!

تو بگو چه کنم...؟!


۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۴ آذر ۹۲ ، ۲۱:۳۳
امیر حسین

دل هــا هـمــه بـی تــابــــ تــو اربــابــــ ؛

وقـتــی ز بــلـنــدی بـرســد نـغــمـه ی قـــرآن . . .


+ صـوتــــ حـجــازیـت عــالـم تکـان دهــد؛ قــرآنِ رویِ نـیــزه! چــه زیـبــا صــدای تــوسـتــــ . . .

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۰ آذر ۹۲ ، ۲۱:۵۸
امیر حسین