به طعم گندم

با تمام تلخی همیشگی؛ گندم پدر هنوز روی خوشه است، روی خوشه هاست...

بسم الله الرحمن الرحیم
در نبود تو
می نویسم از برای تو
از برای گریه های شامگاه تو...

می شود برای ما دعا کنی
آن زمان که می چکد
قطره های اشک از دو دیدگان تو
بعد دیدن کار های ما،
در نبود تو...؟

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

شعر هایم
همه ناتمامند
آخر
در انتظارند تا "تو" تمامشان کنی
ای پایان خوش تمام آرزو ها . . .

آخرین نظرات

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «رجب» ثبت شده است

فقط چند ساعت مانده است...

أین الرجبیون؟!

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ خرداد ۹۲ ، ۱۳:۵۸
امیر حسین

1)

آرزوهایم بسیار درازند

اما

همه در "تو" خلاصه می شوند

2)

در کوله بارم چیزی نیست

می شود کوله بارم را "تو" پر کنی

با برآورده کردن آرزوهایم...

...با رساندنم به "تو" ؟!

3)

به خودت نگاه کن، نه من!

من نیز به "تو" نگاه می کنم . . .

. . . به لطف و کرمت


پی نوشت:

لیلةالرغائب

اگر لایق دانستید

کلمه ای در حق این حقیر دعا کنید...

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۹:۰۹
امیر حسین

دوباره

ماه خدا آمده است

أین الرجبیون؟!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ ارديبهشت ۹۲ ، ۲۱:۵۳
امیر حسین