به طعم گندم

با تمام تلخی همیشگی؛ گندم پدر هنوز روی خوشه است، روی خوشه هاست...

بسم الله الرحمن الرحیم
در نبود تو
می نویسم از برای تو
از برای گریه های شامگاه تو...

می شود برای ما دعا کنی
آن زمان که می چکد
قطره های اشک از دو دیدگان تو
بعد دیدن کار های ما،
در نبود تو...؟

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

شعر هایم
همه ناتمامند
آخر
در انتظارند تا "تو" تمامشان کنی
ای پایان خوش تمام آرزو ها . . .

آخرین نظرات

۲۳۰ مطلب با موضوع «بر داشت :: بر، داشت» ثبت شده است

وقتی زمین خیلی تیره می شود

برف

این روزگار سیاه را

زیر خود می پوشاند

اما

کاش احتیاجی به برف نبود

کاش

زمین را

کثیف نمی کردیم

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۶ دی ۹۱ ، ۱۹:۰۰
امیر حسین

شنیده بود باید خودش را در آیینه نگاه کند

تا بفهمد کیست

اما کسی به او نگفت آیینه های موازی

تو را بی نهایت بیشتر از آنی که هستی نشان می دهند

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۶ دی ۹۱ ، ۱۲:۵۷
امیر حسین

حتی واژه ها هم

وقتی به تو نرسند

راهی بن بست می شوند

اصلا واژه یی که تو در آن نباشی واژه نیست!

واژه باید منتظر باشند

واژه باید بوی انتظار بدهد

واژه باید از تو بگوید

و الا

یاوه می شود!

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۵ دی ۹۱ ، ۱۷:۱۲
امیر حسین

باران رحمت تو

یک جرعه اش هم نجات بخش است

یک جرعه باران می خواهم!

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۵ دی ۹۱ ، ۱۶:۳۲
امیر حسین

یک بار سیب خورد

بعد آن آدم شد

ما

بار ها سیب خوردیم

اما آخر آدم نشدیم!

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ دی ۹۱ ، ۱۹:۱۲
امیر حسین

زندگی

یعنی

آمادگی برای مرگ

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ دی ۹۱ ، ۱۸:۳۸
امیر حسین
فاصله زیادی نیست
شاید یک قدم
شاید هم صد قدم
اصلا شاید به قدم نرسد
فاصله من و تو تا مرگ
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ دی ۹۱ ، ۱۵:۵۷
امیر حسین
به نردبان احتیاجی نیست
فقط بخواه
او کاری می کند که بتوانی بالا بروی
۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۹۱ ، ۱۶:۰۷
امیر حسین
چه حالی دارد
کویری که
قطرات باران را
می چشد
و حتی برای لحظه ای
دیدار نصیبش می شود

السلام علی یا صاحب الزمان
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۹۱ ، ۱۵:۳۰
امیر حسین
در بساطت کمی "درد" پیدا می شود؟
برای خودم نه... برای نفسم!
می خواهم هیچ وقت غافل نشود کیست.

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۱ دی ۹۱ ، ۲۰:۰۲
امیر حسین

گمان می کردم جواب ابلهان خاموشیست

اما

او جواب بنده عصیان کارش را با خاموشی نداد...

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ آذر ۹۱ ، ۰۸:۰۳
امیر حسین

تا به حال شده منتظر خورشید باشی

و بعد از جایی که حتی فکرش را نمی کنی خورشید طلوع کند؟

مثلا از داخل تشت، جلوی دخترش!

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ آذر ۹۱ ، ۰۷:۴۰
امیر حسین

چه شادی ای می کند

با عقب افتادن ازدواج یک جوان

این ابلیس ملعون

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ آذر ۹۱ ، ۲۲:۲۱
امیر حسین
سجده هایت را طولانی کن
تا ببیند
کاری که او در آن نافرمانی کرد را
بنده پروردگارش چگونه انجام می دهد
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ آذر ۹۱ ، ۱۹:۲۲
امیر حسین
اخلاص یعنی
با خالص کردن عملت در راه خدا
تیر خلاص را به شیطان بزنی
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ آذر ۹۱ ، ۱۹:۲۱
امیر حسین

با دستان کوچکش

چه دست ها که نمی گیرد

و چه گره ها که باز نمی کند

سه ساله ی ارباب

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ آذر ۹۱ ، ۱۷:۰۵
امیر حسین
سال ها کیمیاگری کرد
آخر نفهمید
کسی که مس را طلا می کند
وقتی ظهور کند دنیا طلا می شود
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ آذر ۹۱ ، ۱۵:۰۱
امیر حسین

سختی ها را در زندگی گذاشته اند

چون

تا سوخته نشوی

ساخته نمی شوی!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ آذر ۹۱ ، ۲۲:۰۹
امیر حسین

پینوکیو!

آدم شو

آدم ها دنیایشان بدی دارد، اما کسانی چون علی(ع) هم دارد

پینوکیو!

آدم شو...

و کاری کن هر چه زودتر دنیای آدم ها به روز موعود برسد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ آذر ۹۱ ، ۱۳:۱۶
امیر حسین
فکر کرد زندگی هم مانند امضایش است
آنقدر آن را پیچاند
که دیگر جایی برای دلش نماند
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ آذر ۹۱ ، ۱۳:۱۲
امیر حسین