به طعم گندم

با تمام تلخی همیشگی؛ گندم پدر هنوز روی خوشه است، روی خوشه هاست...

بسم الله الرحمن الرحیم
در نبود تو
می نویسم از برای تو
از برای گریه های شامگاه تو...

می شود برای ما دعا کنی
آن زمان که می چکد
قطره های اشک از دو دیدگان تو
بعد دیدن کار های ما،
در نبود تو...؟

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

شعر هایم
همه ناتمامند
آخر
در انتظارند تا "تو" تمامشان کنی
ای پایان خوش تمام آرزو ها . . .

آخرین نظرات

۳۱۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «امام زمان عجل الله تعالی فرجه» ثبت شده است

او

حتی صدایم هم نکرد

نشنیده دلم را ربود

ندیده مرا آواره کرد

بدون این که صدایش را بشنوم با او حرف زدم

با من حرف زد

درددل کردم

سنگ صبورم شد

و من همچنان منتظر لحظه ای دیدار او، یا شنیدن صدایش...

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۶ دی ۹۱ ، ۰۹:۵۸
امیر حسین

ماجرای پیرزنی را شنیده ای که برای خرید یوسف با دو کلاف نخ رفت، تا بگوید من هم هر چه داشتم برای خریدنش آوردم؟

عکس ماجرای ماست

حتی همان دو کلاف را نیز حاضر نیستیم ببریم!

۱ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱۶ دی ۹۱ ، ۰۹:۲۸
امیر حسین

دلم را آتش زدی

دیگر بس نیست؟

نمی خواهی با یک نظر آن را خاموش کنی؟

چیز زیادی که نمی خواهم

فقط یک لحظه دیدن تو...

یابن الزهرا

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۵ دی ۹۱ ، ۱۷:۰۳
امیر حسین

آقا

راست است که می گویند ما که گناه می کنیم آبروی تو هم می رود؟

راست است که می گویند تو هم گریه می کنی؟

راست است که می گویند تو هم خجالت می کشی؟

آه :((

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۵ دی ۹۱ ، ۱۶:۵۰
امیر حسین

نمی دانم چه بخواهم از تو

بگویم نگاهم کن

از نگاهت شرمنده می شوم

بگویم نگاهم نکن

مگر من جز امام زمانم که را دارم؟


از من رو برنگردان مولا

اگر تو هم مثل من رو برگردانی

دیگر چه فرقی بین من و توست؟



۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۵ دی ۹۱ ، ۱۶:۴۰
امیر حسین

آقا

از کجا معلوم جمعه ی بعد من باشم؟؟

بیا آقا جان، بیا :((

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۵ دی ۹۱ ، ۱۶:۲۹
امیر حسین
برفی نمی بارد
اما
با داشتن اربابی چون تو
بخت من همیشه سفید است
یابن الحسن
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ دی ۹۱ ، ۱۰:۳۳
امیر حسین

تو تیغ بیاور

و من گردن

اصلا این گردن اگر در اختیار تو نباشد چه سودی دارد ارباب؟!

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ دی ۹۱ ، ۱۷:۰۶
امیر حسین

چه زندگی یی شده است!

هر روز صبح عهد می خوانیم

و هر روز عصر عهد می شکنیم...

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ دی ۹۱ ، ۲۳:۰۰
امیر حسین

چشمی که شما را نمی بیند

کور است

یابن الزهرا

چشمانم را شفا بده مولا

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ دی ۹۱ ، ۱۵:۱۸
امیر حسین

یادم نمی رود

تو همانی هستی

که وقتی دیدی بال و پر دلم شکسته است

آب و دانه اش دادی

و اجازه دادی در کویت پرواز کند

یابن الزهرا

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ دی ۹۱ ، ۱۵:۰۰
امیر حسین

تو را نمی بینم

و صدایت را نمی شنوم

اما باز هم دلم خوش است

چون می دانم حرف هایم را

گوش می دهی

و جواب


یابن الزهرا


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ دی ۹۱ ، ۱۴:۵۹
امیر حسین

فکرش را بکن

یک عمر انتظارش را بکشی

اما

بدون دیدنش بمیری

آقا... دلت می آید که چنین شویم؟؟

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ دی ۹۱ ، ۱۴:۳۰
امیر حسین

خودت را جای مولایت بگذار

با داشتن امثال من و تو

چه کم دارد از خون دل؟

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۸ دی ۹۱ ، ۱۱:۳۹
امیر حسین

حالم را دیدی

باز هم سراغم نیامدی

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۷ دی ۹۱ ، ۲۲:۲۹
امیر حسین

گفت زمستان که شود گل نرگس می روید

حالا عمریست که زمستان شده است

اما او نمی دانست

تا بهار نشود

گل نرگس نمی روید

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۷ دی ۹۱ ، ۱۳:۱۶
امیر حسین

حالا که آسمان ابریست

حال عالم را می بینی؟

عالم هم بیشتر از ما منتظر آفتاب است!

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۷ دی ۹۱ ، ۱۲:۲۳
امیر حسین

حتی واژه ها هم

وقتی به تو نرسند

راهی بن بست می شوند

اصلا واژه یی که تو در آن نباشی واژه نیست!

واژه باید منتظر باشند

واژه باید بوی انتظار بدهد

واژه باید از تو بگوید

و الا

یاوه می شود!

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۵ دی ۹۱ ، ۱۷:۱۲
امیر حسین

چشمانت را باز کن

صدای زنگ قافله می آید

گمانم

پیراهن آورده اند

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ دی ۹۱ ، ۱۸:۲۳
امیر حسین

کاش روزی نرسد که

من بمانم

و یک پنجره

و یک راه طولانی

و یک عمر تمام شده

در انتظار تو...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ دی ۹۱ ، ۲۳:۰۹
امیر حسین

تا تو نباشی

که این دل آرام نمی گیرد

نمی خواهی به من سر بزنی؟

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ دی ۹۱ ، ۱۶:۲۹
امیر حسین

کاش این یلدای آخر باشد

خدایا!

خسته شده ام از یلدا هایی که خورشیدشان پشت ابر است

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۹۱ ، ۱۷:۲۴
امیر حسین
شب ها
یلدا هم که باشند
باز هم تو از پشت ابر به آنها می تابی!
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۹۱ ، ۱۷:۲۰
امیر حسین
چه حالی دارد
کویری که
قطرات باران را
می چشد
و حتی برای لحظه ای
دیدار نصیبش می شود

السلام علی یا صاحب الزمان
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۹۱ ، ۱۵:۳۰
امیر حسین
روز ها
یک به یک حاضری زدند
شنبه... حاضر
دیگر عادتم شده؛ شنبه های بی پناهی
یک شنبه... حاضر
یک شنبه ها هم همه تکراری
دوشنبه... حاضر
دوشنبه یعنی شروع بی قراری
سه شنبه... حاضر
بی قرار تر از بی قراری، اوج اوج تنهایی
چهارشنبه... حاضر
چهارشنبه انتهای بی نوایی
پنجشنبه... حاضر
پنجشنبه ها بوی یار می دهد، بوی رهایی، بوی تمام شدن این جدایی
جمعه...
جمعه...
جمعه...
جعمه ها شده انتظار
جمعه ها شده انتظار روی یار
انتظار روی یار منتظر
منتظر ولی... بدون یار
۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ آذر ۹۱ ، ۱۴:۳۱
امیر حسین

شعر هایم را

یک به یک - برای تو - می نویسم

می گذارم کنار تاقچه

تا شب ها که به تاقچه اتاقم سر می زنی
بدانی که حتی اگر منتظرت نباشم
حتی اگر عاشقت نباشم
حتی اگر قدمی سمت تو برداشته نباشم
اقلا گه گداری به یاد توام

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ آذر ۹۱ ، ۰۸:۲۸
امیر حسین

پینوکیو!

آدم شو

آدم ها دنیایشان بدی دارد، اما کسانی چون علی(ع) هم دارد

پینوکیو!

آدم شو...

و کاری کن هر چه زودتر دنیای آدم ها به روز موعود برسد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ آذر ۹۱ ، ۱۳:۱۶
امیر حسین
اگر قرار است
دوری و دوستی باشد
نزدیکی و دشمنی
تا آخر عمر به این دوری راضیم...
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ آذر ۹۱ ، ۱۳:۱۲
امیر حسین
چگونه می توانم نام خود را عاشق بگذارم
وقتی که حتی یک بار هم در تب فراقت نسوخته ام؟
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ آذر ۹۱ ، ۰۰:۵۰
امیر حسین

اگر او را می خواهی

برایش دعا کن

الهم عجل لولیک الفرج

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ آذر ۹۱ ، ۱۰:۴۸
امیر حسین