به طعم گندم

با تمام تلخی همیشگی؛ گندم پدر هنوز روی خوشه است، روی خوشه هاست...
شنبه, ۹ دی ۱۳۹۱، ۱۱:۰۰ ب.ظ

عهد می خوانیم...

چه زندگی یی شده است!

هر روز صبح عهد می خوانیم

و هر روز عصر عهد می شکنیم...



نوشته شده توسط امیر حسین
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

به طعم گندم

با تمام تلخی همیشگی؛ گندم پدر هنوز روی خوشه است، روی خوشه هاست...

بسم الله الرحمن الرحیم
در نبود تو
می نویسم از برای تو
از برای گریه های شامگاه تو...

می شود برای ما دعا کنی
آن زمان که می چکد
قطره های اشک از دو دیدگان تو
بعد دیدن کار های ما،
در نبود تو...؟

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

شعر هایم
همه ناتمامند
آخر
در انتظارند تا "تو" تمامشان کنی
ای پایان خوش تمام آرزو ها . . .

آخرین نظرات

عهد می خوانیم...

شنبه, ۹ دی ۱۳۹۱، ۱۱:۰۰ ب.ظ

چه زندگی یی شده است!

هر روز صبح عهد می خوانیم

و هر روز عصر عهد می شکنیم...

نظرات  (۱)

۱۰ دی ۹۱ ، ۱۵:۰۸ آهسته عاشق می شوم

بیا لااقل کمی

روضه‌ی باران بخوان

برای چشمان خسته‌ام

شاید اثری کرد...
.
.
.
اللهم عجل لولیک الفرج[گل]

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی