چه سخت می گذرد
دیدن روزگاری که
چشمانش
از دیدن تو
کور است
( عزیزٌ عَلیَّ أن أَرَی الخلقَ و لاتُری؛ سخت است بر من که مردم را ببینم و تو را نبینم .. . . دعای ندبه . . .. )
چه سخت می گذرد
دیدن روزگاری که
چشمانش
از دیدن تو
کور است
( عزیزٌ عَلیَّ أن أَرَی الخلقَ و لاتُری؛ سخت است بر من که مردم را ببینم و تو را نبینم .. . . دعای ندبه . . .. )
باز هم نوروزمان بدون تو گذشت
و باز هم
روزمان
"نو" نشد!
پی نوشت:
یادت می آید سال گذشته را؟! می خواستیم نوروز آینده را با او جشن بگیریم... می خواستیم دیگر روزهایمان "کهنه" نباشند!
کودکی که گم شود
بهتر از مادرش
چه کسی می تواند پیدایش کند؟
. . .
مادر
پیدایم کن
که در این سیاهی ها
گم گشته ام
شاید
نخواستی
آنجا - پیش حجت تو بر روی زمین
شهید شوم
و شاید
کار های مهمتری بر روی دوشم گذاشته ای
که باید تمامشان کنم...
پی نوشت:
سلام مجدد، بنده برگشتم
باور
نمی کنم
عمری چشم انتظاری
دارد به سر می آید
و من
ک ر ب ل ا
ی تو را
به زودی
می بینم... ( ان شاءلله )
ان شاءلله فردا عازم کربلا هستم، حلال کنید.
حالا دیگر
عالم مانده است و
جانی
که ترس است
در نبودت
بر لب آید...
نور این سرزمین از خود نیست
از آسمان
نور می بارد
به زمین
در سرزمین نور...
السلام علیکم یا شهدا
شهدا...
می گویند دعوت کرده اید مرا
اما می دانم لیاقتش را ندارم
هر لحظه منتظر حادثه ای هستم
که مرا از آمدن باز دارد
تا بفهمم هنوز دعوت نشده ام...
پی نوشت:
قراره ان شاءلله فردا برم راهیان نور. اگه مشکلی پیش نیاد!
کاش
لحظه ای
برنگردد
نظر ارباب
از ما...
السلام علیک یا حسین بن علی
این روز ها
در کوچه های کنعان
صدای پای باران می آید
گویی یوسفی در راه است...
شرمنده ایم آقا
آخر
دفتر اعمالمان
پر از قطرات اشک شما شده است
و شاید
پر از آه هایتان
بعد گریه ها...
می گویند
از دعای گربه سیاه
بارانی نمی بارد
اما می دانم
خدای من کریم است...
پس دعایت می کنم:
اللهم عجل لولیک الفرج
می گویند دنیا را نخواهید
اما به این حرف ها کاری ندارم
من دنیا را می خواهم
یابن الحسن... دنیای من تویی مولا...
سخت است
که بدانی
هم نوعانت در سختی به سر می برند
و سخت است
که بدانی
اگر عده ای به حق خود قانع بودند
دیگر هیچ کس فقیر نبود
و سخت تر آن است
که بدانی
با این حال
چقدر فقرا زیادند...
مگـــر جز تـــو کـه را دارم کـه به او پـنــاه بــرم؟؟
اصـــــلا...
چــه پــنــــاهــگــاهی بـهتــر از حــریــم تـــــــو؟!
"بــ ـی کـســم ای شـــاه پنـــــــاهم بــده"
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا المرتضی
خدایا
یک دل خلوت می خواهم
و تو را...
تا کمی در دلم با تو خلوت کنم!
نکند روزی رسد
من بمانم
یک زبان بند آمده
و نکیر و منکر
خدایا...
جشن می گیریم
اما هنوز هم در دلمان غم داریم...
فجر را جشن می گیریم
به امید روزی که
طلوع خورشید را...
چشمه باید از نور بجوشد
وگرنه بودن و نبودن آن فرقی ندارد...
اصلا همان بهتر که بخشکد
چشمه احساسی که خدا نداشته باشد!
پی نوشت:
خدایا... چشمه ها را پر از نور کن
زندگی در نبود تو سخت است
کاش
قبل این که من نباشم
ببینم که تو هستی...
رویــ ـ ــم ســ ـ ــیــ ـ ــاه اســ ـ ــت
امــــــــــا
از نورانیــت بــــارگاه شمـــا کــه کمـ نمــــی کنـــــد...
مــــــولا
مـی خـواهـــم بــه حــریــمــتـــان قـــدم گــذارم
اجـــازه امـ مــی دهیـــــــد؟؟
( ان شاءلله امروز عازم مشهد مقدس هستم، حلال کنید. )
می گویم غیرممکن است
اما می دانم
تو که بخواهی
هیچ چیز غیر ممکن نیست
پس کارم را به تو می سپارم...
هـــوای زنــدگـی طـــ ـ ـــوفـــ ـ ـــانـــ ـ ـــی شـده استـ...
"کــشــتــی" ای مــی خـواهــم
بـرای
رهـــــــایـــی...
( قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم: إن الحسین (ع) مصباح الهدی و السفینة النجاة . همانا حسین (ع) چراغ هدایت و کشتی نجات است)
ابر های آسمان تو
به چشمانم
کوچ کرده اند...
خدایا
بارانی بفرست!
این رسمش نیست
دستان یک مرد را ببندند
و جلوی او
همسرش را...
:((
یا أباالحسن
کجایی که ببینی
فرزندت
سال هاست حتی "چاه" هم برای درددل ندارد...