به طعم گندم

با تمام تلخی همیشگی؛ گندم پدر هنوز روی خوشه است، روی خوشه هاست...

بسم الله الرحمن الرحیم
در نبود تو
می نویسم از برای تو
از برای گریه های شامگاه تو...

می شود برای ما دعا کنی
آن زمان که می چکد
قطره های اشک از دو دیدگان تو
بعد دیدن کار های ما،
در نبود تو...؟

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

شعر هایم
همه ناتمامند
آخر
در انتظارند تا "تو" تمامشان کنی
ای پایان خوش تمام آرزو ها . . .

آخرین نظرات

۵۸۹ مطلب با موضوع «دل نوشته» ثبت شده است

مرد زهیر بود

و نامرد ما !

که روزی هزار بار مولا به خیمه مان پیک می فرستد، اما...

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ آبان ۹۱ ، ۲۳:۱۰
امیر حسین

سال ها عزاداری کردیم

اما مولایمان نیامد...

انگار یک جای کار می لنگد!

شاید بهتر بود عزای امام زمانمان را می گرفتیم!!!

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ آبان ۹۱ ، ۲۱:۴۱
امیر حسین

دلم را می بینی؟

خرابه شده است!

اما دختر سه ساله ات ثابت کرد که تو به خرابه هم قدم می گذاری...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ آبان ۹۱ ، ۱۶:۵۳
امیر حسین

خدایا به تو شکایت می کنم

از نفسی که

می خواهد من را از حسین علیه السلام دور کند

الهم أنی أشکوا الیک

من نفس یتحاول أن

یبعدنی عن الحسین علیه السلام

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ آبان ۹۱ ، ۱۶:۰۶
امیر حسین

یکی مانند امام حسین علیه السلام خودش را فدای خدایش می کند

و یکی خدایش را فدای خودش!

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۸ آبان ۹۱ ، ۱۴:۰۴
امیر حسین

دروغ گفته ام

اگر نفس کشیدن بدون حسین علیه السلام را زندگانی بدانم

زندگی من مولایم است...

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۸ آبان ۹۱ ، ۱۱:۳۰
امیر حسین

کربلا مال شما،

و مال دل من!

شما جسمتان در حرم باشد و من دلم...

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ آبان ۹۱ ، ۱۱:۲۱
امیر حسین

چه جهنمی بزرگتر از این

که خدا از تو بپرسد " چرا؟! "

و تو جوابی نداشته باشی...

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ آبان ۹۱ ، ۱۰:۰۹
امیر حسین

عمه ببین:

آخر بابا پیش من آمد!

دیگر از این خرابه خسته شده ام...

حالا نوبت من است به مهمانی او بروم.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ آبان ۹۱ ، ۱۰:۰۴
امیر حسین

ما را باش!

ادعای انتظار می کنیم

اما به دل شکسته ی مولایمان فکر نمی کنیم...

فکر نمی کنیم با گناهانمان چه دل بزرگی می شکند!

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ آبان ۹۱ ، ۰۹:۳۸
امیر حسین

(شب سوم پَر

رقیه پَر...

و من هنوز

پرپر می زنم

در روضه هایت...


منبع :(einlam.ir) )

آخ...
یاد یک ماه بعد از این افتادم
می ترسم آن روز هم بگویم:

محرم پَر...
امام حسین علیه السلام پَر...
و من هنوز
آدم نشده ام

زیر بیرقت
:((

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ آبان ۹۱ ، ۰۹:۰۶
امیر حسین

در عجبم از ما انسان ها...

شاهد مرگ دیگران هستیم اما نزدیکی مرگ خودمان را باور نمی کنیم!

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ آبان ۹۱ ، ۰۸:۱۷
امیر حسین

آب...چه کلمه دردناکی!

یاد عمو می اندازد مرا.

راستی عمه...! عمویم کجاست؟ چقدر آن سر بالای نیزه شبیه عموست!

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ آبان ۹۱ ، ۰۱:۰۲
امیر حسین

( جنس دل من
از نخ خیمه هایی ست
که سوخته شد
 عصرعاشورا...

منبع :(einlam.ir) )

کاش
جنس دل من
از نخ خیمه هایی باشد
که بر پا می شود
عصر جمعه موعود...

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ آبان ۹۱ ، ۰۰:۳۶
امیر حسین

عشق است حسین ع،
اما...
مگر از "عشق" هم سر می برند؟!
مگر "عشق" را زیر سم اسبان می گذارند؟
مگر "عشق" را بالای نیزه می برند؟؟!

خدا لعنتت کند ای شمر

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ آبان ۹۱ ، ۰۰:۱۱
امیر حسین

اگر همین روز ها مردم روی سنگ قبرم بنویسید:

"جوان ناکام... حتی یک بار هم شش گوشه را ندیده بود! "

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ آبان ۹۱ ، ۲۳:۴۱
امیر حسین

دست هایم را که نشان بوسه حیدر داشتند قطع کردی، دیگر به مشک چه کارت بود ای نانجیب؟ مگر ندای"العطش"طفلان را نمی شنیدی؟

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ آبان ۹۱ ، ۲۱:۴۵
امیر حسین

چه ماجرایی داردنینوا...دریای خون،سم اسبان،سرهای بالای نیزه...

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ آبان ۹۱ ، ۱۸:۱۰
امیر حسین

خودم دیدم که تیر سه شعبه به گلوی شیرخواره می زدند
خودم دیدم که کنار نهر، دست های علمدار را می بریدند
خودم دیدم که در گودال، عشق را سر می بریدند

وای که چه دید و چه کشید زینب سلام الله علیها...

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۷ آبان ۹۱ ، ۱۶:۳۳
امیر حسین