به طعم گندم

با تمام تلخی همیشگی؛ گندم پدر هنوز روی خوشه است، روی خوشه هاست...

بسم الله الرحمن الرحیم
در نبود تو
می نویسم از برای تو
از برای گریه های شامگاه تو...

می شود برای ما دعا کنی
آن زمان که می چکد
قطره های اشک از دو دیدگان تو
بعد دیدن کار های ما،
در نبود تو...؟

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

شعر هایم
همه ناتمامند
آخر
در انتظارند تا "تو" تمامشان کنی
ای پایان خوش تمام آرزو ها . . .

آخرین نظرات

۱۴۷ مطلب در دی ۱۳۹۱ ثبت شده است

آخر چطور با تو خداحافظی کنم؟

دو ماه بدنم با تو خو گرفته است

حالا چگونه تو را کنار بگذارم؟


پی نوشت:

یادم باشد

حالا که می خواهم با پیرهن مشکیم خداحافظی کنم

چند وقتی یک بار به آن سر بزنم

تا ماجرای نوکر و ارباب فراموشم نشود...


۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۲ دی ۹۱ ، ۱۱:۱۷
امیر حسین
هر چه به سرچشمه نزدیکتر باشیم آبش زلال تر است
خدایا
سرچشمه ها را نشانمان داده ای
توفیق نوشیدن بده...
۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۲ دی ۹۱ ، ۱۰:۲۲
امیر حسین
جماعت
شما بروید به سقیفه برسید
بگذارید پیغمبرمان دمی از شما راحت باشد...
۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۲ دی ۹۱ ، ۱۰:۱۱
امیر حسین
آسمان تا هر جا که بخواهی بال توست
کافیست بخواهی کبوتر باشی
تا بال ها به پروازت درآورند
۱ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۱ دی ۹۱ ، ۱۵:۴۵
امیر حسین

چمدانش را بست، گفت می خواهم به سفر بروم

پرسیدم: کجا به سلامتی

_یه جای خوب! تو هم چمدونت را ببند...

_من دیگه واسه چی؟ من که قصد سفر ندارم

_هممون مسافریم، قصد هم نداشته باشی به زور می برنت، اگه از قبل چمدونت رو نبندی برات سخت تره!


( چمدانمان را که می بندیم نباید زیاد سنگینش کنیم...

یک کفن کافیست

بار اضافی که نمی گذارند ببریم، تازه جریمه هم دارد! )


۳ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۰ دی ۹۱ ، ۲۳:۵۹
امیر حسین

قبل از انجام گناه

تفألی به دفتر نفس زد

می خواست ذره ای به "قربة الی الشیطان" بودن کارش لطمه وارد نشود!!

۴ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۰ دی ۹۱ ، ۱۹:۲۶
امیر حسین

روزگار عجیبیست

شیطان

از بعضی ها

رضایت نامه می گیرد

و بعد آن

سرشان را می برد

۱ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۰ دی ۹۱ ، ۱۹:۲۴
امیر حسین

سختی ها

شاید برای این است

که صورت های سیاهمان

با سیلی سرخ شود

۱ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۰ دی ۹۱ ، ۱۴:۴۴
امیر حسین

یابن الزهرا

جالب اینجاست

که زندان هم

نتوانسته است ما را به خود بیاورد


( مرتبط: حبس - فانوس )


۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۰ دی ۹۱ ، ۱۴:۴۰
امیر حسین
می گویند شب شده است
اما حرفشان را باور نمی کنم
من یقین دارم خورشید شب ها هم می تابد،
هرچند که عمریست پشت ابر است!
۳ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۲۰ دی ۹۱ ، ۰۱:۳۹
امیر حسین

سایه ام بوی مرگ می دهد

انگار

مرگ

سایه سایه با من آمده است...

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۹ دی ۹۱ ، ۲۳:۰۲
امیر حسین
به سیاهی کلاغ ها نگاه نکن
و حتی اگر دلشان سیاه بود باز هم روی حرف هاشان تأمل کن
گاهی گوهرها با همین کلاغ ها می رسد
۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۹ دی ۹۱ ، ۲۱:۲۱
امیر حسین

نمی گویم تعطیل است

دل که تعطیل نمی شود

فقط

حالش خوب نیست

غم زده است!

هنوز باورم نمی شود امید جان...

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۹ دی ۹۱ ، ۱۶:۴۵
امیر حسین

حالا که به آسمان رفتی

یادت باشد

این پایین یک عده دلتنگ تو می شوند

گه گداری به آنها سر بزن...



( تقدیم به دوست عزیزم امید غفارلو که لحظاتی پیش خبردار شدم پدرشون فوت کردن، جهت شادی روحشون فاتحه و صلوات )

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱۹ دی ۹۱ ، ۱۶:۰۸
امیر حسین

"آمدیم...نبودید...رفتیم"

یابـن الحسـن!

این سرگذشت حال مــاست

یک عــمر است وقتـی می بینیم شـمــا نیستید

جـای انتظــار...

مـی رویم!

۰ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۱۹ دی ۹۱ ، ۱۰:۰۸
امیر حسین

این دست را همیشه تو گرفته ای

و به قلم برده ای

حالا که دستم به قلم نمی رود هم باید خودت آن را بگیری!

۱ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۱۸ دی ۹۱ ، ۱۹:۲۳
امیر حسین

تا مرحله ای کار را باید به عقل سپرد

اما پس از آن دیگر هیچ کاری از دست عقل برنمی آید

باید دست به دامن دل شد

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱۸ دی ۹۱ ، ۱۹:۱۴
امیر حسین

نالیدن از دست شیطان چه سود دارد

وقتی که

ما خودمان بدون شیطان هم کار عصیان را پیش می بریم؟


( " من از بیگانگان هرگز ننالم / که با من هر چه کرد آن آشنا کرد " )

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱۸ دی ۹۱ ، ۱۸:۴۸
امیر حسین

امروز اندکی از نعمت هایت را شمردم

حساب کردم، هر ساعت حدود 1800 نعمت

و هر روز حدود 43200 نعمت

چگونه می توانم اینهمه نعمتت را شکر بگویم؟


( به قول سعدی علیه الرحمه: هر نفسی که فرو می رود،‌ ممد حیات است و چون برمی‌آید مفرح ذات. پس در هر نفسی، دو نعمت موجود است و بر هر نعمتی شکری واجب. )

۲ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱۸ دی ۹۱ ، ۱۳:۳۴
امیر حسین

باورم شود؟!

واقعا می خواهی دعوتم کنی ارباب؟؟

یعنی

من هم...؟؟

:((

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱۸ دی ۹۱ ، ۱۲:۴۹
امیر حسین

حق داری

حق داری سرزنش کنی بنده های بی وفایت را

با اینهمه بدی که ما کردیم

اینهمه سرکشی و طغ

آنقدر سرزنشمان کن تا راضی شوی


( لک العتبی حتی ترضی ، مناجات التائبین امام سجاد علیه السلام )

۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۷ دی ۹۱ ، ۲۲:۱۳
امیر حسین

خدایا

تو که می دانی

بدون تقلب رساندن تو

همه ی این امتحانات زندگی را صفر می شوم

پس یا امتحان سخت نگیر... یا خودت تقلب برسان



۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۷ دی ۹۱ ، ۱۶:۵۹
امیر حسین

کاش روزی

از عشق تو

آتش بگیرم

و مدام بسوزم...


۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۷ دی ۹۱ ، ۱۶:۲۰
امیر حسین

خدایا

هوای این دل آلوده شده است

فکری بکن

بارانی بفرست

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۷ دی ۹۱ ، ۱۶:۱۷
امیر حسین

در نماز که این را می گوییم

یعنی

هیچ وقت فراموش نکن

لاحول و لا قوة الا بالله


پی نوشت: غرور بد دردیست، عبادت 6000 ساله را برباد می دهد!

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ دی ۹۱ ، ۱۳:۴۰
امیر حسین

من و تو دل ندادیم

ارباب منت گذشت

و دل هایمان را برد...

السلام علیک یا أباعبدالله

۱ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱۶ دی ۹۱ ، ۲۱:۵۹
امیر حسین

بانو

نام تو که می آید

غیرتم جریحه دار می شود

"زینب سلام الله علیها"

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۶ دی ۹۱ ، ۲۱:۱۵
امیر حسین

یا بن الزهرا

خون دل از من برای تو شده است

و ناله ی فراق از تو برای من!

البته خودم می دانم که این ناله ها برای تو یک منتظر نمی شود

چرا که ناله می زنم، اما وقت عمل...


۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۶ دی ۹۱ ، ۱۰:۱۸
امیر حسین

او

حتی صدایم هم نکرد

نشنیده دلم را ربود

ندیده مرا آواره کرد

بدون این که صدایش را بشنوم با او حرف زدم

با من حرف زد

درددل کردم

سنگ صبورم شد

و من همچنان منتظر لحظه ای دیدار او، یا شنیدن صدایش...

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۶ دی ۹۱ ، ۰۹:۵۸
امیر حسین

عشق را صدا کرد،

اما نه مثل هر بار!

این بار با نام برادر صدا زده بود

حسین علیه السلام را...

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۶ دی ۹۱ ، ۰۹:۳۹
امیر حسین