به طعم گندم

با تمام تلخی همیشگی؛ گندم پدر هنوز روی خوشه است، روی خوشه هاست...

بسم الله الرحمن الرحیم
در نبود تو
می نویسم از برای تو
از برای گریه های شامگاه تو...

می شود برای ما دعا کنی
آن زمان که می چکد
قطره های اشک از دو دیدگان تو
بعد دیدن کار های ما،
در نبود تو...؟

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

شعر هایم
همه ناتمامند
آخر
در انتظارند تا "تو" تمامشان کنی
ای پایان خوش تمام آرزو ها . . .

آخرین نظرات

بسم الله الرحمن الرحیم

یعنی کافی است؟؟

فقط باید بگوییم "بــیا ! "؟!!!

اگر قرار باشد او با العجل العجل های بدون تلاش ما بیاید پس کلام خدا چه میشود؟! :

ان الله لایغیر مابقوم حتی یغیروا ما بانفسهم

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ مرداد ۹۱ ، ۰۱:۴۱
امیر حسین

بسم الله الرحمن الرحیم

همه ی ما چیزهایی از جنگ شنیده ایم یا حتی بعضی هایمان دیده ایم...

همه می دانیم که چقدر شرایط جنگ سخت است

خطرهای زندگی، کمبود موادغذایی و آب، مشکلات روانی و...

اما چیزی که باعث می شود مردم از پس تمام این مشکلات برآیند مقاومت است

همه دست به دست هم می دهند تا به دشمن غلبه کنن، چون به فکر پیروزی فردا هستند.


و مگر امروز اوضاع از جنگ سخت تر است که ما کوتاه بیاییم؟

ما همچنان مقاومت میکنیم

تا به دشمن بفهمانیم که مقابل سخت ترین مشکلات هم کوتاه نمی آییم

و بداند که ایرانی حتی اگر شده باشد نان برای خوردن نداشته باشد باز هم پشت رهبرش را خالی نمی کند


سوال:

شما واسه ی عملی کردن اقتصاد مقاومتی توی زندگیتون چه کارایی میکنین؟!

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ مرداد ۹۱ ، ۱۹:۱۲
امیر حسین

بسم الله الرحمن الرحیم

1200 سال صبر

و خون دل خوردن

شاید...

اما زیاد نیست برای "یک نفر" ؟!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مرداد ۹۱ ، ۰۱:۳۲
امیر حسین

بسم الله الرحمن الرحیم

خورشید زیباست، حتی اگر پشت ابر باشد!

حتی اگر آن را نبینی اما نورش به تو برسد

و بدانی که روزی ابرهای حجاب به کنار میروند و قیامت آمدنش فرا می رسد!


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مرداد ۹۱ ، ۰۱:۲۱
امیر حسین

بسم الله الرحمن الرحیم











پ.ن: گاهی اوقات کلمات هم کم می آورند!

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مرداد ۹۱ ، ۰۱:۰۸
امیر حسین

بسم الله الرحمن الرحیم

کاشکی میشد اسم خدا رو واسه همیشه توی ذهنمون یادداشت کنیم تا دیگه هیچ وقت فراموشش نکنیم.
البته میشه،
ولی کاشکی خودمون میخواستیم!

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ مرداد ۹۱ ، ۰۰:۲۴
امیر حسین
کجاست یعنی الان؟
داره چیکار میکنه؟
حالش خوبه؟؟
جاش راحته؟؟؟
افطاری چی میخوره؟!
هر شب چقدر گریه میکنه از دست ماها؟
چقدر به فکرشیم؟
آقامون رو میگم:((


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ مرداد ۹۱ ، ۲۳:۲۹
امیر حسین

بسم الله الرحمن الرحیم

از دوستان طرفدار فوتبال یه سوال داشتم

چه فایده ای داره واقعا اینهمه طرفداری از فوتبال؟

حالا اونی که فوتبال بازی میکنه داره یه ورزش خیلی خوب میکنه و کلی بدنش سالم میشه و...

شماها آخه دیگه چرا اینقدر سنگ فوتبال رو به سینه میزنین؟

چرا باید تو این کشور اینهمه بودجه صرف فوتبال شه؟

یعنی دیگه همه ی مشکلات فرهنگی مملکت رفع شده و حالا ما باید بچسبیم به اینجاها؟!

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ مرداد ۹۱ ، ۱۵:۱۶
امیر حسین

بسم الله الرحمن الرحیم

ان شاءلله تا چند وقت دیگه باید برم دانشگاه

اما نمیدونم چجوری باید توی فضاهای هنری دووم بیارم.

در واقع میخوام علاوه بر این که تاثیر نگیرم، خودم هم تاثیرگذار باشم. که کار مشکلیه اما شدنیه

به نظر شما چیکار کنم؟

میتونین راهنماییم کنین؟

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ مرداد ۹۱ ، ۱۷:۰۷
امیر حسین

بسم الله الرحمن الرحیم

گاهی اوقات آدم یه چیزی رو میشکنه که مال کس دیگست

همش شرمندشه!

گاهی اوقات یه کس دیگه چیزی از آدم رو میشکنه

از دستش عصبانیه

ولی وای به اون روزی که از خودت یه چیزی میشکنی

نمیدونی شرمنده باشی یا عصبانی


کاش مراقب دلهامون باشیم، و حداقل خودمون نشکنیم دلمون رو!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ مرداد ۹۱ ، ۱۹:۱۷
امیر حسین

بسم الله الرحمن الرحیم

خدایا

همیشه از این میترسم که دستم رو رها کنی

و من رو از امام زمانم دور کنی

کاری کن که همیشه با خودت باشم

و همیشه دلم اسیر خودت باشه

یا غایت آمال العارفین

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ مرداد ۹۱ ، ۱۷:۳۶
امیر حسین

بسم الله الرحمن الرحیم

چند روز پیش داشتم با یکی از دوستای هنرمندم صحبت میکردم

متوجه یه مساله یی شدم که تا اون موقع بهش پی نبرده بودم

و کم کم با دیدن نظرات شهید آوینی بیشتر بهش پی بردم.

متاسفانه توی جامعه ی هنرمندان امروزی شاید بشه گفت تعهد دیگه واسه خیلیا معنی نداره

نمیدونم چرا طرف خودش رو هنرمند میدونه، در حالی که هیچ تعهدی نسبت به هنرش نداره!

اصلا کار نداره که مردمش به چی احتیاج دارن

به قول امام خمینی ره : هنر عبارتست از دمیدن روح تعهد در انسان ها

هنر بدون تعهد عین بی هنریه

هنر بدون تعهد یعنی هنر بی روح

کاش جامعه ی هنری ما بیدار شه

تا کی باید هویت خودمون رو از غرب بگیریم؟

33 سال از انقلاب سیاسی گذشته اما هنر همچنان وامدار غربه

شاید یکی از علل عمدش ما بچه حزب اللهی ها باشیم

چقدر فکر عرصه ی هنر بودیم؟

فکر کردیم هنر مال غیرمتدین هاست!

هنر عرصه ی خیلی مهمیه.

ان شاءلله که دیگه این عرصه رو خالی نمیذاریم از بچه های حزب اللهی و تا آخر راه با قدرت پیش میریم.

به امید این که وقتی برمیگرده شرمنده نباشیم.

الهم عجل لولیک الفرج

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ مرداد ۹۱ ، ۱۶:۴۰
امیر حسین

بسم الله الرحمن الرحیم

امروز نتایج کنکور رو دادن

خدایا ازت ممنونم

تو کسی بودی که توی تمام این راه همراه من بودی و هستی... هرچند که من گاهی حواسم به تو نبود!

همیشه همراهم بودی

هر وقت کم اوردم تو پشتم بودی

خدایا یادته...؟؟؟

چند ماه پیش که شروع کردم به خوندن واسه کنکور چقدر از دوستام عقب بودم؟

اما تو بودی که کمکم کردی

هنوز هم باورم نمیشه دوستایی که همراه با هم کار میکردیم و از من جلوتر بودن حالا رتبشون حدود دویست، سیصد شده باشه!!

خدایا باورم نمیشه که این رتبه ی من چیزی غیر از کمک های تو باشه

حتی مطمئنم که میخواستی رتبم بهتر نشه، وگرنه کاری نمیکردی تا من که هیچ وقت واسم اینجوری نشده بود، سر جلسه ی کنکور 6 تا سوال دینی رو جا بندازم!

خدایا شکرت!

ازت میخوام تا آخر عمرم همراهم باشی

که هیچ همراه و پشتیبانی بهتر از تو نیست


پ.ن: واسه کسایی که به قصد کنجکاوی اومدن میگم، رتبه ی منطقه 17 و رتبه ی کشورم 66 .

پ.ن2: دعا کنید برای مرحله ی بعدی کنکورمون هم موفق شم(آزمون عملی) تا بتونم تو رشته و دانشگاه دلخواهم قبول شم:)

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ مرداد ۹۱ ، ۱۶:۳۶
امیر حسین

بسم الله الرحمن الرحیم

چند روز پیش با یه نفر بحث میکردیم

سر این که اون میگفت نباید با کسی که تظاهر به روزه خواری میکنه برخورد شه، اما من میگفتم که نه! حتی تو زمان پیامبر هم از همین خبرا بوده یه جورایی.

که بعد ایشون به من تهمت زدن که داری از خودت وارد دین میکنی و من هم دیگه فعلا جوابش رو ندادم.

اما اینجا می نویسم جواب رو

اول این که دین اسلام اونقدر قوانین تنظیم کننده داره که حتی اگه تو حکومت پیامبر هم نبود باز هم ما نمیتونستیم همینجوری ایراد بگیریم به این کار

و اما در مورد این که تو اون زمان هم بوده:

در زمان حضرت محمد صلی الله علیه و آله با اهل کتاب یه قرارداد 50 ماده ای بسته شد به نام منشور مدینه.

این منشور چیزهایی رو وضع میکرد، مثلا یکی از اون ها این بوده که به قوانین اجتماعی مسلمین پایبند باشند.( که یکی از این قوانین اجتماعی روزه خواری نکردن در ملاء عامه) یا مثلا یکی دیگه این بوده که علیه حکومت مسلمین نباید توطئه کنن.

در عوض شروطی هم که اونا باید رعایت میکردن، حکومت اسلامی هم متعهد میشده که از جان و مال و ناموس اون ها محافظت کنه.

خلاصه این که حتی تو زمان پیامبر هم غیرمسلمون ها میاسته به قوانین اسلام عمل کنن... پس جای ایراد گرفتن فکر نکنم بمونه!

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ مرداد ۹۱ ، ۱۸:۵۷
امیر حسین

بسم الله الرحمن الرحیم

ده روز از ماه مبارک خدا گذشت...

و آیا واقعا ده روز نزدیک شدیم به خدا؟

لحظه لحظه داره از این ماه میگذره، لحظه لحظه از عمرمون میگذره، کاش لحظه لحظه به خدا نزدیکتر میشدیم...کاش!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ مرداد ۹۱ ، ۱۹:۰۲
امیر حسین

بسم الله الرحمن الرحیم

این عکس رو دیشب گرفتم

به بهونه ی مسابقه ی عکاسی جبهه جهادگران محازی

و با موضوع حجاب

پ.ن1 : از اون جایی که نتم سرعتش خیلی پایینه مجبور شدم کیفیت رو بیارم پایین

پ.ن2 : پیر شدم تا تونستم بالاخره عکس رو آپلود کنم و اینجا پست بذارم!!!

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ مرداد ۹۱ ، ۱۶:۴۱
امیر حسین

بسم الله الرحمن الرحیم

الان حدودا ساعت 2 شبه

یه فکری افتاده تو سرم

که کاش همیشه تو سرم بود:(

هـــــی

چیکار کنم خدایا؟

اگه من بمیرم چی میشه؟

چی دارم بعد مرگم؟

وقتی نکیر و منکر بیان چی میشه؟

خدایا از وحشت قبر میترسم

میترسم که به این دنیا وابسته باشم وقت مرگم

  خدایا از عدالتت میترسم:(( هارب منک الیک...:((

دلم به محب اهل بیت بودن خوشه، میترسم که بعد مرگ بگن همین هم الکی بوده

خدا جون، تو میدونی که چقدر ضعیفم، من به این ضعیفی چطور تاب عذاب تو رو دارم؟

خدای خوبم، اگه تو به دادم نرسی کی به دادم برسه؟

خدایا من هیچی نیستم، قبول.

اما بنده ی تو هستم

تو رو صدا میزنم

از تو دارم کمک میخوام

تو بزرگتر از اونی که کسی که ازت کمک خواسته رو ناامید کنی

مگه تو غیاث المستغیثین نیستی؟

پس چطور ممکنه من رو تنها بذاری؟

نه خدا، تو مهربون تر از این حرفایی، امکان نداره وقت تنهاییم توی قبر پشتم رو خالی کنی

خدایا شکرت!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ مرداد ۹۱ ، ۰۱:۳۷
امیر حسین

بسم الله الرحمن الرحیم

اولی که این وبلاگ رو زدم آدرسش رو به دوستام ندادم

چون میدونستم وبلاگی که مطلب نداشته باشه رو کسی نمیخونه

میان یه بار سر میزنن و تمام!

البته بماند که تا حالا 2 تا وبلاگ داشتم و توی هیچ کدوم حتی همین 8 تا پست رو هم نذاشته بودم :D

اما دیگه میخوام کم کم وبلاگم رو به دوستام معرفی کنم

میخواستم بعدا با همین اسم مستعار این وبلاگ وارد دنیای گرافیک مذهبی حرفه ای شم، اما انگار قسمت نیست. شاید بهتر باشه با اسم خودم وارد شم؛ نمیدونم... باید ببینم چی پیش میاد.

پس از همین جا به دوستان خوبم خوش آمد میگم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ مرداد ۹۱ ، ۲۳:۲۷
امیر حسین

بسم الله الرحمن الرحیم

فکر کنم یه مقدار لازم باشه از شرایط خودم بگم تا بتونم بخش های بعدی وبلاگم رو هم بنویسم.

برای این که خیلی اینجا شلوغ نشه توی ادامه مینویسم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ مرداد ۹۱ ، ۱۷:۱۰
امیر حسین

بسم الله الرحمن الرحیم 

خدایا

تا کی باید منتظر باشم؟

تا کی باید بقیه رو ببینم و دق بخورم؟

باور کن منم آدمم

باور کن منم کربلا میخوام:((

مگه من کجا رو دارم؟

اگه پیش آقام نرم پس پیش کی برم؟؟؟ :((

تا کی باید با عکس حرم سر کنم

به خدا منم دل دارم

نذار آرزو به دل بمونم خداجون:((

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ مرداد ۹۱ ، ۱۴:۵۰
امیر حسین

بسم الله الرحمن الرحیم

آقا سلام

میبینی حال و روزم رو؟

باز هم یه غروب جمعه ی دیگه رسید و من...

باز هم دیر کردی و من...

آقا

نمیدونم کی میخوام اونی شم که تو میخوای

کاش بتونم بشم:(

کمکم کن آقا

میدونم که خیلی شیعه ی بدیم

حتی نمیتونم ادعا کنم که تو رو دوست دارم

مگه میشه دوستت داشته باشم و اینقدر دلت رو خون کنم؟؟

اما آقا

بالاخره هر چی هم که باشم اسمم شیعست

کاری کن که آبروی این اسم رو نبرم

و بتونم نوکرت باشم


کجایی مهربونم بی تو دنیا

دیگه چیزی نمونده زیر و رو شه

غروب جمعه ها وقتی که نیستی

میرم کز میکنم تنها یه گوشه

ولی بازم دلم گرمه به فردا

به فردایی که با تو توی راهه...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۹۱ ، ۱۹:۵۳
امیر حسین

بسم الله الرحمن الرحیم.

تو پست امروزم میخوام از بهشت بگم

یا شایدم فقط یه تیکش

چقدر حس قشنگیه که آدم بتونه قبل از مرگش بهشت رو تجربه کنه، نه؟

فکرش رو بکن.

دم در وای میستی و اذن دخول میخونی

أادخل یا رسول الله؟

أادخل یا حجة الله؟

أادخل یا ملائکة الله المقربین مقیمین فی هذا المشهد؟

کم کم میبینی داره حالت عوض میشه، از شدت خوشحالی این که در بهشت رو برات وا کردن و اجازه میدن بری داخل بال در میاری...

وقتی پا میذاری داخلش دلت میخواد با هیچ جای دنیا عوضش نکنی

وای... وقتی که وارد روضه ی منوره میشی انگار رفتی توی آسمون... و چقدر دل نشینه وقتی که خودت رو از اون بالا نگاه میکنی و میبینی کی هستی، میبینی چقدر کوچیکی مقابل این عظمت...

چقدر آسمون زیباست...


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۹۱ ، ۱۴:۱۵
امیر حسین

بسم الله الرحمن الرحیم

خدایا نمیدونم چرا

واقعا نمیدونم

چرا فکر میکنی من لیاقتش رو دارم آخه؟

آخه چـــــــــرا؟؟؟

چرا اینقدر بهم لطف داری؟

خدایا می ترسم امتحان باشه این همه محبت تو

میترسم از پس شکرت بر نیام

خداجون نمیدونم چی بگم

نمیدونم اصلا میتونم چیزی بگم؟

کجا میتونم سپاسگذارت باشم؟

اونقدر لطف و محبت تو زیاده که اگه شب و روز عبادت کنم و شکرت رو بگم باز هم کمه

تازه اگه شب و روز عبادت کنم!

خدای خوبم، تو خودت میدونی که چقدر کم به یادت بودم و ناشکریت رو کردم، اما این رو هم میدونی که از سر نافرمانی و عناد نبوده، فقط از سر نفهمی من بوده... پس تو این بنده ی نفهم و غافلت رو به بزرگی خودت ببخش...

نذار این بندت گمراه شه

کاری کن اونی شه که تو میخوای

بفضلک یا ذاالجود و الاحسان

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ مرداد ۹۱ ، ۰۰:۱۵
امیر حسین

بسم الله الرحمن الرحیم

این اولین پست من توی راویه

و راوی رسما شروع به کار میکنه

اینجا جای خیلی چیزاست که کم کم ان شاءلله متوجه میشید.


خدایا به خودت توکل میکنم که تو بهترین حامی هستی

با نام تو شروع کردم، کمک کن که با نام تو ادامه بدم و با نام تو تموم کنم

خودت میدونی قصدم چیه

پس خودت کمکم کن

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ مرداد ۹۱ ، ۱۴:۳۹
امیر حسین