گفته بودند
یک روز جمعه
می آیی...
... هذا یوم الجمعه، پس کجایی مولا؟!
گفته بودند
یک روز جمعه
می آیی...
... هذا یوم الجمعه، پس کجایی مولا؟!
خــدایــــــا
دلـــــخـــورم
نــه از تـــــــو...
از خــودم
از خـــودم
از خــــــودمـ...
امروز تولد توست
می بینی
دستانم خالیست
حتی برایت هدیه ای کوچک هم نیاوردم...
سال ها گرد حریم تو بگردیم
حال
مردم
چه گویند اگر
یک لحظه نگیری
دست گدا را...؟!
وقتی در آسمانت
جایی برای من ندهی
دیگر کجا می توانم پرواز کنم...؟!
وزن شعرم
بدون تو
به هم ریخته است...
آنقدر سنگین وزن شده که دیگر نمی تواند به پروازم در آورد!
چه دلرباست
گنبد طلایی حرمت
مولا...
پی نوشت:
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا
چگونه تشکر کنم مولا
که باز چشمان نابینایم را منور کردی...
فردا...
من...
راه حریمت...
پی نوشت:
چه رئوفی
که چون منی را هم
دعوت می کنی...
ان شاءلله فردا صبح عازم مشهد مقدس هستم :)
بال در می آورم
از شادی خود
آنگاه که می خواهم سوی حریمت پرواز کنم...
...مانند یک کبوتر
ان شاءلله پس فردا عازم مشهد مقدس هستم :)
این جمعه هم
دارد تمام می شود...
کاش بیایی
و پایان دهی
جمعه های به آخر خط رسیده را...
می دانم
سیاهی بال هایم، میان اینهمه کبوتر، ممکن است چشمانت را بیازارد
اما
چه کلاغ ها که با اکسیر تو بال های سیاهشان سفید شد...
بگذار بار دیگر فقیران و خستهگان به درگاه تو آیند
رحمی...
پی نوشت:
ان شاءلله قراره سه شنبه عازم باشم، دعا کنید مشکلی پیش نیاد...
السلام علیک یا شمس الشموس...
برای لحظه ای دیدن دوباره ضریحتان تاب نداشت
اشک هایش
وقت دیدن گنبد تو
گواه بود...
السلام علی یا حسین بن علی علیه السلام...
اطلبنا لزیارتک یا مولانا
پی نوشت:
کربـــــــــــــــــلا... :((
باشیم
یا نباشیم
این دنیا بوده و خواهد بود!
پی نوشت:
نزدیک است که نباشیم...
آسمان
با تمام وسعتش
مقابل وسعت دل تو کم می آورد
دلی که از وسعتش "دورترین ها از تو" هم در آن جا می شوند...
پی نوشت:
خودم به چشم دیدم
که من هم در دلت جایی دارم
با آنکه دورترینم از تو...
این روزها
گمان می کنم خواب می بینم
که صحبت آمدن پیش تو می شود...
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا
پی نوشت:
دلم تنگ است
اندازه ی دل یک کبوتر...
حالا که آمدم
مگر می شود دستم را نگیری؟!
پی نوشت:
عازم هستم...
آقا
دلم عجیب کرده هوایتان
هوای صحن و سرا و
هوای لحظه ای اشک کنار ضریحتان...
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا
پی نوشت:
کاش قبل امتحان ها قسمت می شد قدمی بر آستانش گذارم...
من بودم و
باران و
چشمانم و
حرمتان...
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا
این روز ها
تو می سوزی
اما ما می سازیم...
پی نوشت:
ببخش بابت تمام لحظه هایی که یاد سوز دلت نبوده ایم...