به طعم گندم

با تمام تلخی همیشگی؛ گندم پدر هنوز روی خوشه است، روی خوشه هاست...

بسم الله الرحمن الرحیم
در نبود تو
می نویسم از برای تو
از برای گریه های شامگاه تو...

می شود برای ما دعا کنی
آن زمان که می چکد
قطره های اشک از دو دیدگان تو
بعد دیدن کار های ما،
در نبود تو...؟

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

شعر هایم
همه ناتمامند
آخر
در انتظارند تا "تو" تمامشان کنی
ای پایان خوش تمام آرزو ها . . .

آخرین نظرات

تصمیم دارم بعد این

کمتر روضه ات را بنویسم

جایش روضه های نوشته ام را بخوانم

فکر کنم

و گریه های جا مانده را ادا کنم

یا اقلا وقت نوشتن حواسم را جمع کنم

و نگذارم گریه ای جا بماند!

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ آذر ۹۱ ، ۰۲:۱۶
امیر حسین
حالا که موسی غایب است
مراقب باش سراغ گوساله پرستی نرفته باشی!

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ آذر ۹۱ ، ۲۱:۵۴
امیر حسین
به حرمش که می روی دعایت این باشد
اطلبنی لزیارتک یا مولای
شاید به زیارت خودش طلبیده شدی
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ آذر ۹۱ ، ۲۱:۴۶
امیر حسین
گل را به دست گرفته بود و پرپر می کرد:
می آید، نمی آید، می آید، نمی آید...
گفتم:
قول می دهم یک جمعه گلمان بیاید
فقط خواهش می کنم پرپرش نکن
۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ آذر ۹۱ ، ۲۰:۵۰
امیر حسین
از سکینه شنیده ام وقت رفتن دست یتیمی بر سرش کشیدی
من هم یتیمم
حالا که آمده ای
تا دست روی سرم نکشی نمی گذارم بروی
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ آذر ۹۱ ، ۱۴:۴۴
امیر حسین
گلم را به چه جرم چیدید؟
او که شش ماه بیشتر نداشت
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ آذر ۹۱ ، ۱۲:۴۴
امیر حسین
آخرین برگ های پاییز را زیر پایم می گذارم
خش خش صداشان با گوش هایم بازی می کند
چه صدای قشنگی
بوی بهار را به یادم می آورد
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ آذر ۹۱ ، ۱۱:۳۲
امیر حسین
حتی اگر من شب باشم
باز هم با خورشیدی چون تو روز می شوم
کاش نیمه شبی در این آسمان دلم طلوع کنی
حتی اگر شده پشت ابر باشی...
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ آذر ۹۱ ، ۰۳:۵۲
امیر حسین
نه صدایت را شنیده ام
نه سکوتت را
خودت می دانی که اگر سکوت کنی جانم می رود
اقلا بگذار صدایت را بشنوم
بلکه این درد انتظار التیام پیدا کند

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ آذر ۹۱ ، ۰۳:۳۵
امیر حسین
ابراهیم را یادت است؟
راه ستاره ای را گرفت
و هستیش را در بیابان گذاشت
من هم دوست دارم دنبال این خورشیدی که پشت ابر ها دارم بروم
و هستیم را میان بیابان گذارم
بلکه زمزمی جوشد...
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ آذر ۹۱ ، ۰۳:۳۰
امیر حسین

نامت را که می برم

عطر عجیبی در فضا می پیچد

نمی دانم این عطر سیب از کجاست

فقط می دانم دوست دارم مدام صدایت کنم

حسین(ع) حسین(ع) حسین(ع) حسین(ع)...

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ آذر ۹۱ ، ۰۱:۰۴
امیر حسین
از جلسه امتحان که برگشت تا یک هفته در تب بود و حرف نمی زد
برگه امتحانش را نگاه کردم
تمام سوالاتش را جواب داده بود الا سوال آخر:
"انتظار" را صرف کنید
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ آذر ۹۱ ، ۱۸:۵۲
امیر حسین
کاش اسرا خسته نشوند
هنوز که چیزی نگذشته!
ماجرا ها از زندگی بی حسین(ع) مانده است
۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ آذر ۹۱ ، ۱۸:۴۳
امیر حسین
نیزه ها تا آسمان هفتم اوج گرفته اند
پایین تر از آن جای این سر ها نیست...
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ آذر ۹۱ ، ۱۸:۳۷
امیر حسین
سعی بین صفا و مروه ی من
در بین الحرمین است
می گذاری حاجی شوم مولا؟!
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ آذر ۹۱ ، ۱۸:۳۵
امیر حسین
هر کار کنیم هیچ وقت نمی توانیم بفهمیم
چقدر سخت است هزار و اندی سال منتظر باشی...
نمی توانیم بفهمیم!
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ آذر ۹۱ ، ۰۶:۲۴
امیر حسین
الهی
عفوک عفوک
عفو تو باید، عفو تو
و گرنه بدون عقو تو خوب می دانی جایم کجاست!
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ آذر ۹۱ ، ۲۳:۵۷
امیر حسین
از مدینه که می آمدیم بابایم سر داشت
حالا هم سر دارد
اما فقط سر دارد...
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ آذر ۹۱ ، ۲۲:۵۲
امیر حسین
همه غم هایم مال تو بود
و درمانشان می کردی
حالا همه غم های من مال خودم
اما بابایی تو غم های عمه را درمان کن
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ آذر ۹۱ ، ۲۲:۴۵
امیر حسین
چه ماجرایی داریم ما
گل نرگس را می چینیم
دلش را می شکنیم
و خیلی راحت در خیابان هامان می فروشیمش!
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ آذر ۹۱ ، ۱۹:۱۹
امیر حسین
خدایم به هیچ چیز نزدیک نیست
خدای من با همه چیز است

خدایم اصلا جایی برایش تعریف نمی شود که نزدیک باشد
خدای من همه جاست

( رجوع شود به خطبه 1 نهج البلاغه )
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ آذر ۹۱ ، ۱۸:۳۵
امیر حسین
به نامحرمان نگاه نمی کردی
اما کاش در شام بودی
و نگاه نامحرمان را می بریدی عباسم
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ آذر ۹۱ ، ۱۴:۴۷
امیر حسین
نه می توان گفت جایی هستی
و نه می توان گفت جایی نیستی

الحق که یگانه یی

( رجوع به خطبه 65 نهج البلاغه )
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ آذر ۹۱ ، ۱۲:۲۱
امیر حسین
خدایا
از سوء خاتمه می ترسم
امیدم به توست، خودت ختم به خیر کن این زندگی را
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ آذر ۹۱ ، ۱۱:۱۰
امیر حسین
چای روضه هایت نمک گیرم کرد ارباب...
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ آذر ۹۱ ، ۰۹:۵۴
امیر حسین
چقدر شیرین است دیدار معشوق
وچقدر شیرین است زندگی ای که تمام آن دیدار معشوقت باشد
هر جا می نگری نشانی از او می بینی
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ آذر ۹۱ ، ۰۹:۴۲
امیر حسین

از مدینه که می آمدیم

گاهی کنار پدر بودم

گاه روی دوش عمو عباس

گاه در بغل داداش علی اکبر

اما حالا...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آذر ۹۱ ، ۱۶:۵۲
امیر حسین

خسته که می شوی

به صورت پدرت نگاه کن

اما خدا را هم شکر کن

که نباید پدرت را در تشت ببینی...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آذر ۹۱ ، ۱۶:۵۰
امیر حسین

"به خاطر من مهدی او را ببخش"

چه حالی می شوی

وقتی بعد از گریه برای تو

مولایت این را به خدا می گوید؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آذر ۹۱ ، ۱۶:۴۸
امیر حسین

اشک را خدا برای آن آفریده است

که در مصیبت تو ریخته شود

وگرنه چه فایده از این اشک ها؟!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آذر ۹۱ ، ۱۶:۴۲
امیر حسین