به طعم گندم

با تمام تلخی همیشگی؛ گندم پدر هنوز روی خوشه است، روی خوشه هاست...

بسم الله الرحمن الرحیم
در نبود تو
می نویسم از برای تو
از برای گریه های شامگاه تو...

می شود برای ما دعا کنی
آن زمان که می چکد
قطره های اشک از دو دیدگان تو
بعد دیدن کار های ما،
در نبود تو...؟

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

شعر هایم
همه ناتمامند
آخر
در انتظارند تا "تو" تمامشان کنی
ای پایان خوش تمام آرزو ها . . .

آخرین نظرات

۲۵۱ مطلب با موضوع «مناجات :: ائمه» ثبت شده است

کجایی گل زهرا

دلم گشت هوایی گل زهرا

و دارم زدلم از تو سوالی گل زهرا

از این دل تو رضایی گل زهرا؟

و آیا بودش تا شنود از تو ندایی گل زهرا

و یا چون که شکستم دل تو، سخت از آن زار و جدایی گل زهرا؟!

۳ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۰۸ بهمن ۹۱ ، ۲۰:۴۷
امیر حسین

دو بیتی یی در مناجات با عزیزی که ندیدمش...


عزیزم چه عزیز است نگاهت ننمودم

نظر ها همه سوز است، نگاهت ننمودم


نگاهی که تو دیده ست، چه روزش گذرد شب

نگاهم شب و روز است، نگاهت ننمودم

 

( عزیزٌ علیَّ أن أری الخلق و لا تُری - سخت است بر من که خلق را ببینم و تو را نبینم )

۳ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۷ بهمن ۹۱ ، ۱۹:۰۳
امیر حسین

نمی دانم سلام من سلام نیست

یا گوش هایم گوش نیستند

که جوابت را نمی شنوم...


السلام علیک یا اباصالح المهدی

۲ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰۶ بهمن ۹۱ ، ۱۶:۵۴
امیر حسین

دخیل می بندم به ضریحت

دلم را

آخر

می خواهم دلبسته ی تو باشم

یا علی بن موسی الرضا...

۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۴ بهمن ۹۱ ، ۱۵:۱۱
امیر حسین

هزار سال تنهاییت پر نشد

انگار فقط تنهاترین کس است که تنهایت نگذاشته است

اما می دانم

هرچقدر هم تنهاییت زیاد باشد

به بینهایت نمی رسد

یابن الزهرا

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۳ بهمن ۹۱ ، ۱۳:۱۷
امیر حسین

سیر شده ام

از

دنیای

بدون تو...

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰۳ بهمن ۹۱ ، ۱۳:۰۰
امیر حسین

صدایت را نمی شنوم

اما می دانم

جوابم را می دهی


السلام علیک یا بقیة الله فی ارضه

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰۳ بهمن ۹۱ ، ۱۱:۴۵
امیر حسین

به ناله های گل میان در و دیوار قسمت می دهم مولا

بیا...

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۲ بهمن ۹۱ ، ۱۴:۰۴
امیر حسین

برای این که در این شب شهادتت

دستی به قلم رود

و از تو بنویسد

تو باید بطلبی


یا حسن بن علی العسکری

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۳۰ دی ۹۱ ، ۲۰:۴۱
امیر حسین

می گویم "دل من"

اما

خوب می دانم

صاحبش تویی یابن زهرا


۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۳۰ دی ۹۱ ، ۱۶:۱۳
امیر حسین

یابن الحسن

بانویی میان در و دیوار تو را صدا می زند

کجایی این منتقم پهلوی شکسته ی مادر...

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۳۰ دی ۹۱ ، ۱۵:۰۹
امیر حسین

نمی دانم چه بگویم
هر بار
قطرات گریه را روی چشمانت جاری کردم
و هر بار
عرق شرم جاری شده ام را پاک کردی...

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۶ دی ۹۱ ، ۱۴:۰۳
امیر حسین

شما که نباشید

اینجا

صداها هم چیزی جز سکوت ندارند...

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۶ دی ۹۱ ، ۱۳:۱۹
امیر حسین

دشمنانت به کنار

همین محبان هم

کارهایشان

برای خم کردن قامت تو کافیست

یابن الزهرا

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۶ دی ۹۱ ، ۱۱:۴۹
امیر حسین

مگر فقط آهو ها دل دارند؟

من هم ضامن می خواهم مولا

۰ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۲۴ دی ۹۱ ، ۲۳:۱۳
امیر حسین

یادتان هست مولا؟

بارها

وقت خداحافظی

کنار ضریحتان

قول هایی رد و بدل شد...

قرار شد شما باز دعوت کنید

و من...


بارها شما به قول نداده تان عمل کردید

و من...

۱ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۲۳ دی ۹۱ ، ۱۳:۳۱
امیر حسین

( این اولین دو بیتی من هستش که منتشر می کنم، البته یادم نیست اولین دوبیتی سروده شده هم هست یا نه! )


اینجا دو دست و قلم ها از آن اوست

از داغ واقعه خوانم برای دوست:


زندان شده ست زندگیم در فراق تو

دیدار روی یوسف کنعانم آرزوست

۱ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۲ دی ۹۱ ، ۲۱:۵۱
امیر حسین

یابن الزهرا

جالب اینجاست

که زندان هم

نتوانسته است ما را به خود بیاورد


( مرتبط: حبس - فانوس )


۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۰ دی ۹۱ ، ۱۴:۴۰
امیر حسین

"آمدیم...نبودید...رفتیم"

یابـن الحسـن!

این سرگذشت حال مــاست

یک عــمر است وقتـی می بینیم شـمــا نیستید

جـای انتظــار...

مـی رویم!

۰ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۱۹ دی ۹۱ ، ۱۰:۰۸
امیر حسین

باورم شود؟!

واقعا می خواهی دعوتم کنی ارباب؟؟

یعنی

من هم...؟؟

:((

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱۸ دی ۹۱ ، ۱۲:۴۹
امیر حسین

بانو

نام تو که می آید

غیرتم جریحه دار می شود

"زینب سلام الله علیها"

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۶ دی ۹۱ ، ۲۱:۱۵
امیر حسین

یا بن الزهرا

خون دل از من برای تو شده است

و ناله ی فراق از تو برای من!

البته خودم می دانم که این ناله ها برای تو یک منتظر نمی شود

چرا که ناله می زنم، اما وقت عمل...


۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۶ دی ۹۱ ، ۱۰:۱۸
امیر حسین

دلم را آتش زدی

دیگر بس نیست؟

نمی خواهی با یک نظر آن را خاموش کنی؟

چیز زیادی که نمی خواهم

فقط یک لحظه دیدن تو...

یابن الزهرا

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۵ دی ۹۱ ، ۱۷:۰۳
امیر حسین

آقا

راست است که می گویند ما که گناه می کنیم آبروی تو هم می رود؟

راست است که می گویند تو هم گریه می کنی؟

راست است که می گویند تو هم خجالت می کشی؟

آه :((

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۵ دی ۹۱ ، ۱۶:۵۰
امیر حسین

نمی دانم چه بخواهم از تو

بگویم نگاهم کن

از نگاهت شرمنده می شوم

بگویم نگاهم نکن

مگر من جز امام زمانم که را دارم؟


از من رو برنگردان مولا

اگر تو هم مثل من رو برگردانی

دیگر چه فرقی بین من و توست؟



۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۵ دی ۹۱ ، ۱۶:۴۰
امیر حسین

آقا

از کجا معلوم جمعه ی بعد من باشم؟؟

بیا آقا جان، بیا :((

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۵ دی ۹۱ ، ۱۶:۲۹
امیر حسین

ارباب!

تقصیر من چیست که گرفتار این دل شده ام؟

مگر تو نبودی که از همان بچگی مرا راهی مجلس عزایت کردی؟

مگر تو نبودی که مرا آواره کویت کردی؟

حالا چه کنم؟! این دل کربلا می خواهد!

اصلا به من ربطی ندارد

تو می دانی و آن

خودت دیوانه اش کردی، حالا خودت هم جوابش را بده

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ دی ۹۱ ، ۱۴:۲۰
امیر حسین

امروز دیدم

سرت چقدر شلوغ بود

اما باز هم

دست من را گرفتی ارباب.

عمریست که دستم را می گیری و قدر نمی دانم ...

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ دی ۹۱ ، ۱۴:۱۶
امیر حسین

می گویند نگاه اول اگر غیر عمدی باشد اشکالی ندارد

اما

شاید لفظ نامحرم هم برایم صدق نمی کند

که یک نگاه غیرعمدی هم به شش گوشه ات نینداخته ام


( پی نوشت: می دانم تو رئوف تر از این حرف هایی... اما دل است دیگر، کربلا می خواهد. وقتی نصیبش نشود گله می کند! )

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ دی ۹۱ ، ۱۵:۳۸
امیر حسین

تو تیغ بیاور

و من گردن

اصلا این گردن اگر در اختیار تو نباشد چه سودی دارد ارباب؟!

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ دی ۹۱ ، ۱۷:۰۶
امیر حسین