فقط "تو" می توانی
درک کنی
حال روز مرا
در دوری تو...
فقط "تو" می توانی
درک کنی
حال روز مرا
در دوری تو...
بیا و ما را از غربت نجات بده
هر چند که
می دانم
غریب تر از تو کسی نیست. . .
در این زمانه
چقدر ساده شده است
فکر کردن
به روزی بدون تو . . .
یابن الحسن!
من را ببخش
که گوش هایم را
برای شنیدن جواب سلامت
آماده نکرده ام؛
السلام علیک یا بقیةالله . . .
حرف ها می زنیم برای تو
جمله ها می نویسیم درباره ی تو
اما خودت که می دانی
این حرف ها / هیچ کدام / برای ما
مولا نمی شود...
تو هم
مانند فرزندت - مهدی(عج) -
در بین یارانت غریب بودی،
ای همسر فاطمه(س)...
جای دوری نمی رود
دعایی
در قنوت
سحر هایت
برای منتظران...
دعایمان کن مولا
چه تلخ است
سرنوشتی
که دیدار "تو" در آن نباشد...
یابنالحسن
بیا و نجاتمان ده ازین سرنوشت های سیاه...
تو از همان اول هم مال خدا بودی
ما لیاقت نداشتیم
و
خدا / تو را / پس گرفت...
آه...
امان از دلی که حتی لیاقت لحظه ای دیدار هم ندارد...
باز
پنجره را باز کردم
پرندگان همه بودند / جز تو
آه... باز فراموش کردم
که باید
همیشه
در انتظار تو
پنجره ام باز باشد
گل نرگس...
دست بر نمی دارد
از سر من
خیال تو
کجایی آخر آقای مـــــــــن...
می دانیم که شاهد و ناظری
چه می شود
غایب می پنداریمت
و دور از چشمانت...
پی نوشت:
کاش نبینی کارهایمان را
کاش دلت نشکند
یابن الزهرا...
چه بیماری ها که شنیده ام شفا داده ای
دیگر مطمئنم
از پس بیماری های این دل های ما نیز بر می آیی
یا باب الحوائج
یا ابالفضل العباس
یا قطیع الکفین...
درد
به گلویمان رسیده است
... بیا و این بغض را بشکن / یابن الحسن
دیگر
نمی گذارم
تو هم / مانند پدرت
تنها قدم برداری...
... / در کوچه های مدینه / ...
پی نوشت:
بانو! نمی دانی همسرت بعد تو چه تنها شد ؛ و حال فرزندت چه تنهاست ...
سال ما
فقط / با تو
"نو" می شود
یابن العسکری
پی نوشت:
منتظریم هفت سینمان را تو بچینی؛ نمی خواهی سر سفره ما بیایی . . . ای بزرگ خانواده؟!
چه سخت می گذرد
دیدن روزگاری که
چشمانش
از دیدن تو
کور است
( عزیزٌ عَلیَّ أن أَرَی الخلقَ و لاتُری؛ سخت است بر من که مردم را ببینم و تو را نبینم .. . . دعای ندبه . . .. )
کودکی که گم شود
بهتر از مادرش
چه کسی می تواند پیدایش کند؟
. . .
مادر
پیدایم کن
که در این سیاهی ها
گم گشته ام
حالا دیگر
عالم مانده است و
جانی
که ترس است
در نبودت
بر لب آید...
شرمنده ایم آقا
آخر
دفتر اعمالمان
پر از قطرات اشک شما شده است
و شاید
پر از آه هایتان
بعد گریه ها...
می گویند
از دعای گربه سیاه
بارانی نمی بارد
اما می دانم
خدای من کریم است...
پس دعایت می کنم:
اللهم عجل لولیک الفرج
می گویند دنیا را نخواهید
اما به این حرف ها کاری ندارم
من دنیا را می خواهم
یابن الحسن... دنیای من تویی مولا...
مگـــر جز تـــو کـه را دارم کـه به او پـنــاه بــرم؟؟
اصـــــلا...
چــه پــنــــاهــگــاهی بـهتــر از حــریــم تـــــــو؟!
"بــ ـی کـســم ای شـــاه پنـــــــاهم بــده"
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا المرتضی
زندگی در نبود تو سخت است
کاش
قبل این که من نباشم
ببینم که تو هستی...
رویــ ـ ــم ســ ـ ــیــ ـ ــاه اســ ـ ــت
امــــــــــا
از نورانیــت بــــارگاه شمـــا کــه کمـ نمــــی کنـــــد...
مــــــولا
مـی خـواهـــم بــه حــریــمــتـــان قـــدم گــذارم
اجـــازه امـ مــی دهیـــــــد؟؟
( ان شاءلله امروز عازم مشهد مقدس هستم، حلال کنید. )
یا أباالحسن
کجایی که ببینی
فرزندت
سال هاست حتی "چاه" هم برای درددل ندارد...
هفت روز دیگـــــــــر
بـــ ـ ـــدون تـــ ـ ـــو ...
کی تمام می شود این جدایی گل زهرا؟؟؟
خواستم بگویم
اراده کن
تا بمیرم
اما...
من از پس همین کارهای ساده ای که خواستی هم برنمی آیم، چگونه برایت بمیرم؟؟؟