چه سخت می کند گذر نبودنت
از گلوی من،
... همچو بغض نیمه شب!
عـالــم بـه پــایِ تــو ای جــان نـمــی رسـد
در آن زمــان کـه نـظــر بـر دلــی کـنــی . . .
+دل گـرفـتــه اسـتــــ و او طـلــبـــ کـنــد نـگــاهِ تـو
آقــایِ خـوب، کــنـارِ تــو گــویـا کـه کــربـلا . . .
هـر دو بـهـشـت، مـشــهـدت اربــاب و کـربـلا . . .
* * *
قـسمـتــــ نـشــد کـه بــه کــربـــ و بــلا روم ،
گـــر مــشــهـدم نــبـری گــو کـجـــا روم ؟!
"روزهــا و
روزهـــا و
روزهـــا و
روزهـــا"!
ایــن هـمــه نـبــودنِ تـــو مـی کـُـشـد مـــرا . . .
+تــکـرار نـبــودنـتـــ چـه قَـدَر سـخــتــــ مـی شــود . . .
چشم من روشن است ارباب
گر خدا خواهد و تو
حرمت باز پذیرای سیاهان شود این بار...
+السلام علیک یا علی بن موسی الرضا
پی نوشت:
ان شاءلله چهارشنبه عازم سفر مشهد مقدس خواهم بود...
مــن... پـایـیــز !
تــو... آســمـان !
چــشـمــانـم... بــاران !
چـشــمـانـت... بــاران !
حق داری اگر راهم ندهی...
شاهی و شاهزاده؛
و من،
هیچ!
( داده همیشه لطف تو من را خجالتی / آقای کربلا چقدر بامحبتی / ماندم چرا نگاه تو افتاد سوی من / من هیچ هیچم و تو بینهایتی / ایل و تبار تو همه آقا و پادشاه / ایل و تبار من همه مجنون و هیئتی ( محمدحسین رحیمیان ) )
بیچاره دلم
که بعد اینهمه سال
نتوانست عاشقیِ تو ارباب را بیاموزد
بیچاره دلم...
+السلام علیک یا اباعبدالله
+رویم سیاه و دلم... آه!
در ایـن پــایــیـــــزِ طـولانــی
خــدایــا، قـلــبــِــ مــن بـی تـــو . . .
دلــم تـنــگــــ اسـتــــ . . . !
من از تاریکی شعر شب امروز می ترسم
از آن آیینه ی بشکسته در طوفان
من از دوری ز تو ای جان
من از بی روحی دنیاست ترسم
* * *
و ای کاش که آید ز سفر او،
که آرامش دل هاست...
+اللهم عجل لولیک الفرج
وای از خرابی حالم، اگر تو رو گردانی
من جز نگاه تو در عالمم نباشد هیچ...
+ سیدی... من لی غیرک؟!
فکری در سرم پرسه می زند:
" می شود آسمان به زمین بیاید ؟!!
یا که زمین به آسمان رود... ؟! "
. . . سرم هوای پرواز دارد !!
می روم،
تو هم از اینجا برو؛
اینجا جای ماندن نیست...
نه برای کلاغ ها،
و نه برای کبوتر ها !
امروز
جای پر زدن
پر پر شدم...
پی نوشت:
می شود کبوتران را به پرواز درآوری؟!
امان از دل مولایم
او برای من هموار حسین(ع)وار سروری کرده است
اما من - حتی در همین روز جمعه که گذشت - برایش ذره ای از وفای عباس(ع) به میدان نیاورده ام...
آسـمــان هـا و زمـیــن غـرق بـه خــون خـواهــد شـد،
مــکــــن ای صــبـــــح طــلــــوع . . .
دلم هواییست،
اما تقصیر من نیست
حتی تقصیر دلم هم نیست
همه چیز از هوای کربلای توست
که اینقدر هوایی می کند
دل را...
+دلی هواییِ توست
دلم آبرو می خواهد،
از جنس آبی که از دستان سقا ریخت؛
دلم آبرو می خواهد...