سال ها در بزدم تا نظری اندازید
حال که در بگشودید
مگذارید که با دست خودم آن را بندم...
پ.ن:
ارباب، مدام ترس دارم که از شما دور شوم، می شود نگذارید چنین گردد؟
سال ها در بزدم تا نظری اندازید
حال که در بگشودید
مگذارید که با دست خودم آن را بندم...
پ.ن:
ارباب، مدام ترس دارم که از شما دور شوم، می شود نگذارید چنین گردد؟
گفتند این توافق تعظیم غرب شرق مقابل ایران بوده است
و ما نمی دانیم
دم خروس را باور کنیم؛
یا این کلماتشان را !شاید در گوشه ای از این دنیا نشسته اید و از غم یتیمیتان می گریید
آجرکم الله یا مولا یا صاحب الزمان
پ.ن:
آن زهر هنوز جان ها را می سوزاند
کجایید مولا؟!
شهادت امام حسن عسکری علیه السلام تسلیت باد
کـویــر کـه بـبــارد دیـگــر کـویــر نـخــواهـد بــود . . .
مـی شـود اذن بــاریـدنـم دهــی ؟ !
پ.ن:
بگذار در هوای تو باران شوم، خدا...
+ دلــم "هـوای تــو" مـی خـواهـد . . .
با هر چیز خود را نمایش می دهی
و من
غرق در نمایشگاهت...
پ.ن:
در هر چیز و هر اتفاق نمایش می یابد
و ما غرق(غرق به معنای واقعی، همچون انسانی که همه اطرافش و حتی داخل وجودش را آب فرا می گیرد و غرق می شود!) در این نمایشگاه...
صد حیف که گاهی نمایش را نمی بینیم!
به منِ غمزده رخصت دادی
که به اندوه دگر ذکر تو بر لب آرم...
+ من کجا و ذکر تو بر لب آوردن...
+ چه غم وقتی تو پایان تمام رنج و دردی...
پ.ن:
هر چه از نعمت هایت بگیری باز هم باید شکر گویم
که گرفتن نعمتت نیز خود نعمت است...
فقط ای کاش حکمت ها را نیز نشانم دهی
نه این که ندانم حتما حکمتیست
"ولکن لیطمئنّ قلبی..."
بهترین روزها را با تو سپری کرده ام
خودت بگو چگونه دل کنم از تو
ای سیاه پیرهن من...؟!
پ.ن:
خدانگهدار ای ماه صفر
شاید باید تبریک گفت رفتنت را
که خاندان نبی بسار در تو غم دیده اند...
شما که نباشید
باران شهرمان
بر جهنم می بارد!
پ.ن:
مولا
کجایید؟!
جهنم کافی نیست... ؟!
بـاران هـمـیـشـه بـاصـفـاسـت
امــا هـیـچ بـارانـی بـارانِ صـحــن جـامـعـتـان نـمـی شـود . . .
صیاد تو باش و من آهویت
تیرم بزن ای دوست، نه ضامن خواهم...
صلی الله علیک یا علی بن موسی الرضا
حریمت بارانی ست؛ حتی از این راه دور...
... چشمانمان گواهند!
صلی الله علیک یا علی بن موسی الرضا
شهادت امام رضا علیه السلام تسلیت باد
(روضه)
یا رسول الله
کاش از این دنیا نمی رفتید...
با رفتنتان
در و دیوار خون گریه کردند
در و دیوار ...
شهادت حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و امام حسن علیه السلام تسلیت باد.
گفتی می آیی
گفتی می خری
گفتی می بری
... پس کجایی؟!
- می ترسم باد تمامِ "من" را ببرد... -
نه یوسفم
و نه به خاطر می آورم خواب انگور کسی را تعبیر کرده باشم و از او کمک خواسته باشم
- چرا این زندان به سر نمی رسد...؟!
گاه به زمین زیر پایم حسادت می کنم
او دور تو می گردد
و من...
- کجایی خورشید؟! -
این روزها
نه در
نه دیوار
نه کوه
هیچ کدام راه من به تو را سد نکرده اند که نابودشان کنم
هیچ کدام...
این روز ها فقط منِ من بین من و تو قرار گرفته است
تو بگو چه کنم...؟!
( اقتباس از اگر دری میان ما بود )
دل من سخت اسیر حرم کرببلایی شما گشت ارباب؛
"به اسیر کن مدارا... "
گر بدانم
که تو بر قله ی این کوه هستی
این همه صخره ی پر رنج همه هیچ بوَد...
پ.ن:
من تو را می خواهم
با تمامِ سختی...
جان مولا نظری بر دل حیرانم کن،
دل من سخت هوای تو به سر دارد و بس ویران است...
+الهی و ربی، من لی غیرک؟!
مـا کـه از کـربـبـلا جـا مـانـدیـم
دلـخـوش از یـادِ شـمـا در دل هـا . . .
+ مـنِ ویـرانـه چـه آبـاد، بـه لـطـفِ اربـاب ...
در کـربـبـلا جـای بـرای مـنِ ویـرانـه نـبـود
ایـن چـنـیـن بـود کـه دلـدار نـدیـدم ایـن بـار . . .
خوشا آنان که امشب لحظه ای بیش
به یاد مهدی زهرا(عج) نشینند...
پ.ن:
یلدا بر آنانکه یک لحظه بیشتر برای یاد خدا یافته اند مبارک باد...