ابر های آسمان تو
به چشمانم
کوچ کرده اند...
خدایا
بارانی بفرست!
ابر های آسمان تو
به چشمانم
کوچ کرده اند...
خدایا
بارانی بفرست!
خدایــــــــا
چــگــونــه بـا ظـالــمان رفـتــار مـی کـــنـیـــــ ؟!
آخــــر...
ظلمنـــ ـ ـــا انـفـــ ـ ـــســنـــ ـ ـــا...
ما را از چه می ترسانی؟
که اگر زندگیمان بی تو باشد، به جهنم می روبم؟؟؟
مگر جهنمی بدتر از بی تو بودن هم هست؟!
می گویند ماه صفر، ماه درد است
اما من می گویم
تا وقتی که نیاید
تمام ماه های سال، ماه دردند...
امروز اندکی از نعمت هایت را شمردم
حساب کردم، هر ساعت حدود 1800 نعمت
و هر روز حدود 43200 نعمت
چگونه می توانم اینهمه نعمتت را شکر بگویم؟
( به قول سعدی علیه الرحمه: هر نفسی که فرو می رود، ممد حیات است و
چون برمیآید مفرح ذات. پس در هر نفسی، دو
نعمت موجود است و بر هر نعمتی شکری واجب. )
خدایا
تو که می دانی
بدون تقلب رساندن تو
همه ی این امتحانات زندگی را صفر می شومپس یا امتحان سخت نگیر... یا خودت تقلب برسان
وای بر من
تو از کار من چشم پوشیدی
اما من از خواست نفسم چشم نپوشیدم...
هیچ جا نمی روم
اصلا زیرانداز هم نمی خواهم
همینجا
جلوی در
روی خاک ها
می نشینم
مگر یک بنده به جز خانه ی صاحبش کجا را دارد خدای من؟!
خدایا
می ترسم
پای طناب دار دوری از تو روم
و تو مرا نجات ندهی
خدایا شرمنده ام...
تو با اینکه من بد بودم از من گذشتی
اما
من با اینکه تو خوب بودی از "من" نگذشتم!
می دانم
خوب می دانم
ارزش یک پول سیاه هم ندارد این دل من
تو رایگان ببر
اصلا
تمام زندگیم هم روی آن
اگر جنس هایم را نفروشم می گندند
به پایت می افتم
خدایا
نگذار تباه شوم
برگ هایمان را گناهان آتش زدند
حالا تو هم می خواهی تبر برداری؟؟
مگر این درختان نیم سوخته دیگر چه دارند که آن ها را قطع کنی؟
سرزنش کن،هر چه می خواهی سرزنشمان کن... اما از ما راضی شو
( لک العتبی حتی ترضی... ؛ مناجات التائبین امام سجاد علیه السلام )
باران رحمت تو
یک جرعه اش هم نجات بخش است
یک جرعه باران می خواهم!
خدایا
نمی گویم تو را می خواهم
می گویم
می خواهم خودم همانی شوم که تو می خواهی
وگرنه من که هستم که تو را بخواهم؟؟
خدایا
خسته شده ام
از این که گاهی با تمام وجود تو را می خواهم
و گاهی غفلت می کنم
کمکم کن