تو هم
مانند فرزندت - مهدی(عج) -
در بین یارانت غریب بودی،
ای همسر فاطمه(س)...
تو هم
مانند فرزندت - مهدی(عج) -
در بین یارانت غریب بودی،
ای همسر فاطمه(س)...
کاش می آموختند
که هر قدخمیده ای را "پیرزن" نپندارند
شاید جوانی باشد
18 ساله
با پهلویی مجروح...
کاری از دست این طبیب ها بر نمی آید / برای مادرم...
درد او مهدی(عج) می خواهد برای مداوا. . .
پی نوشت:
روزی درمان می شود این درد...
حرف های ناگفته مادر را
جسم مجروحش
وقت غسل
به علی(ع) گفت...
جای دوری نمی رود
دعایی
در قنوت
سحر هایت
برای منتظران...
دعایمان کن مولا
مردانگی آن است که
کامران آوینی باشی / و آن باشد عقایدت
اما خود را به جایی رسانی
که شوی
شهید مرتضی آوینی...
برگ و بار این درخت همه از توست
مبادا
پاییزش را بخواهی
خدای من...
چه تلخ است
سرنوشتی
که دیدار "تو" در آن نباشد...
یابنالحسن
بیا و نجاتمان ده ازین سرنوشت های سیاه...
تو از همان اول هم مال خدا بودی
ما لیاقت نداشتیم
و
خدا / تو را / پس گرفت...
آه...
امان از دلی که حتی لیاقت لحظه ای دیدار هم ندارد...
چیزی نمی خواهم
همین که "تو" پشت من باشی
از تمام دنیا بی نیازم می کند...
نمی خواهم منت بگذارم
اما خودت هم می دانی
فقط به خاطر توست...
باز
پنجره را باز کردم
پرندگان همه بودند / جز تو
آه... باز فراموش کردم
که باید
همیشه
در انتظار تو
پنجره ام باز باشد
گل نرگس...
این قلم ها چه می توانند بگویند؟!
هر چه بفهمیم و بگوییم
باز کم است...
تنها / چاه / می فهمد
رنج علی(ع) بعد فاطمه(س) را . . .
همیشه خواسته ای مرا
کاش
بعد این
برای همیشه
من / فقط تو را...
خدایمان هم ساعتی شده است...
ساعتی خدا را داریم
و ساعتی دیگر / انگار نه انگار که خدایی در کار است!
دعای باران می خوانیم
در این خشکسالی هزار و اندی ساله ی زمین
. . . الــهــــم عـجـــل لـولــیـــک الـفــــرج
چرا باید
تلخی ها را
شیرین بچشیم؟؟
چه بر سرمان آمده است؟ . . .
می ترسم
می ترسم مانند اصحاب جدت نباشم
قبل از پایان نماز تو
با رنج این تیر ها
از پا افتم...
پی نوشت:
در کربلا
تا نماز مولایش تمام نشده بود از پا نیافتاد
گمان می کرد دست و دل بازی را به انتهایش رسانده است
حتی همسرش را هم بخشید
به چشمان ناپاک خیابان ها...