به طعم گندم

با تمام تلخی همیشگی؛ گندم پدر هنوز روی خوشه است، روی خوشه هاست...
جمعه, ۱۹ مهر ۱۳۹۲، ۱۲:۳۹ ق.ظ

غزل سرای

نـه مـی خــواهـــم غــزل بـاشـم ،

نـه قـصــیـده ،

نـه مـثــنـوی ،

فـقــط مـی خـواهــم قـطــعـه بـاشــم ...

مـی خـواهــم قـطــعـه قــطـعـه بــرای تـــو بـاشــم، بـرای تــو قـطـعــه قـطـعــه شـوم .

مـی شـود مــرا بـسـرایـی،

ای بـهـتــریـن شــاعـر دنـیــا ؟!


+(جان هدیه ایست پیشکش آورده از خودت، این هدیه را اگر نپذیری کجا برم؟! - فاضل نظری )



نوشته شده توسط امیر حسین
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

به طعم گندم

با تمام تلخی همیشگی؛ گندم پدر هنوز روی خوشه است، روی خوشه هاست...

بسم الله الرحمن الرحیم
در نبود تو
می نویسم از برای تو
از برای گریه های شامگاه تو...

می شود برای ما دعا کنی
آن زمان که می چکد
قطره های اشک از دو دیدگان تو
بعد دیدن کار های ما،
در نبود تو...؟

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

شعر هایم
همه ناتمامند
آخر
در انتظارند تا "تو" تمامشان کنی
ای پایان خوش تمام آرزو ها . . .

آخرین نظرات

غزل سرای

جمعه, ۱۹ مهر ۱۳۹۲، ۱۲:۳۹ ق.ظ

نـه مـی خــواهـــم غــزل بـاشـم ،

نـه قـصــیـده ،

نـه مـثــنـوی ،

فـقــط مـی خـواهــم قـطــعـه بـاشــم ...

مـی خـواهــم قـطــعـه قــطـعـه بــرای تـــو بـاشــم، بـرای تــو قـطـعــه قـطـعــه شـوم .

مـی شـود مــرا بـسـرایـی،

ای بـهـتــریـن شــاعـر دنـیــا ؟!


+(جان هدیه ایست پیشکش آورده از خودت، این هدیه را اگر نپذیری کجا برم؟! - فاضل نظری )

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۲/۰۷/۱۹

نظرات  (۱)

۱۹ مهر ۹۲ ، ۱۲:۰۲ سجاد عبدی
در انتظار ایستاده ام ...

اللهم عجل لولیک الفرج

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی