من همچنان شادم، آه!
و من همچنان خوشم...
بی خطر تر از گوسفندان,
و سر به راه تر از گوساله ها
آه!
من همچنان کمتر و کمتر می شوم
من همچنان بی خیال بی خیال...
و تو نیستی...
این جمعه هم تمام شد
من همچنان شادم، آه!
من همچنان شادم، آه!
و من همچنان خوشم...
بی خطر تر از گوسفندان,
و سر به راه تر از گوساله ها
آه!
من همچنان کمتر و کمتر می شوم
من همچنان بی خیال بی خیال...
و تو نیستی...
این جمعه هم تمام شد
من همچنان شادم، آه!
تا به حال، حال زندانی را دیده ای؟
یا حال زندانی را در وقت ملاقات دیده ای؟
یا وقتی که هیچ کس به زندانی محل ندهد، حالش را دیده ای؟
اینها همه خوب است!
پس چه؟
بیچاره زندانی ای که از زندانی بودنش خوشحال است! و از آزادی ترسان!
رسول اکرم:
الدنیا سجن المومن
دنیا زندان مومن است
پی نوشت: و بیچاره من که وقت ملاقات عین خیالم نیست!
درون بند ماندم
و در زنجیر
و در اوج سیاهی
غرق در چاه!
ولی هرروز، امیدوار...
کجایی ای امید عالم و آدم؟
به دیگران بی احترامی نباشد
مَثَل است دیگر...
خر صاحبش را گم می کند!
و من صاحبم را...
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
حدودا 4 ماه می گذره،
شکر خدا شب میلاد امام رضا علیه السلام عروسی کردیم، این هم عکس ماشین و کارت عروسیمونه.
هر دو رو هم خودمون طراحی و اجرا کردیم. البته چاپ کارت که با چاپخونه بود.
ماشین که قرض بود، هزینه گل(روبان) زدن ماشین و بادکنکای داخلش تا جایی که در خاطرم هست از 20، 30 هزار تومن بیشتر نشد. مراسم عقد و بله برون و... نگرفتیم،، خونه هم اجاره، کار هم نداشتم، 21 سالمم بیشتر نیست، سربازی هم نرفتم، دانشجو هم هستم.
از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل است: مَنْ تَرَکَ التَّزْویجَ مَخافَةَ الْعَیْلَةِ فَقَد اَساءَ ظَنَّهُ بِاللّه ِ عَزَّ وَ جَلَّ اِنَّ اللّه َ عَزَّ وَ جَلَّ یَقولُ: "اِن یَکونوا فُقَراءَ یُغْنِهِمُ اللّه ُ مِن فَضلِهِ"(سوره مبارکه نور، آیه شریفه 32)
هر کس از ترس فقر ازدواج نکند به خداوند بد گمان شده است زیرا خداوند مى فرماید: اگر تهیدست باشند، خداوند آنان را از فضل خود، بى نیاز مى کند.
پی نوشت: استفاده از عکس ها و ایده آزاد.
بی نوایان شهرمان همه پُر از نبودن تو اند
و من
پُر تر از همه؛
ببخش...
پی نوشت:
خوشا با تو بودن
اینجا
هوای آسمان ابریست
و پر از دود...
هر روز و هر روز...
و هنوز،
آفتاب
پشت ابر و
پشت دود...
دودهای آسمان
حکایت از نبودن ستاره است
آسمان خواستم ولی بدان
آسمان
بدون تو
برای من
به جز سیاهی تمام
رنگ دیگری ندارد همچنان
پی نوشت:
حسرت بزرگ
داشتن، بدون تو...
به جای این همه "سین" ها
شاید کمی بهتر بود اگر
سفره جای یک "میم" بود، میم "مولا"...
(عجل الله تعالی فرجه)
پی نوشت:
الفباء نیز کم می آورد
اینقدر که ما فقط "حرف" می زنیم، بدون صرف هیچ جمله ای...
مگر حرف خودت همین نیست
که به خاطر تو
او را...
؟!
خب من نیز سعی می کنم همینگونه باشم!
البته راستش را بخواهی تو را از هر کسی بیشتر دوست دارم خدای خوب
اما خب، او را...
پی نوشت:
ای کاش واقعیت همین باشد، که تو را از هر کسی بیشتر دوست داشته باشم...
پی نوشت دو:
او، همسر بزرگوارم، که چند روزی بیشتر از ازدواجمان نمی گذرد...
برای عمر من نوشته اند
سطری از "سکوت"
در بیان اوج یک روایت همیشه آشنا: " من کجا و تو کجایی ای شهید... ؟! "
پی نوشت 1:
پر طاووس عزیز است به کرکس ندهند...
روایات شهدا را که می شنوم می فهمم هنوز خیلی راه است، خیلی...
به خودم نگاه می کنم ناامید می شوم
مگر این که به خدا نگاه کنم که گاهی زیر لب بخوانم" اللهم ارزقنا... "
پی نوشت2:
وقتی روایات برادر شهید مدافع حرم، محمودرضا بیضایی، از شهید رو می خوندم ندونستم چی باید بگم...
شب های بارانی
روزهای پاک
آسمان آبی، بدون دود
رنگین کمان جاری
رودهای پر ماهی، پر ز آب...
آه، چه دلتنگ شده ام...
***
آدرس می خواهم،
به من بگویید، حرّاجی کجاست؟!
من دلم روشن است، نگویید که دیگر خبری نیست
شاید همین اطراف جایی است که باز هم آسمان را به حرّاج گذارند
شاید دوباره ببینیم بارانی شدن را، هوای پاک، آسمانی شدن را، رودهای زلال، رنگین کمانی شدن را
آه، چه دلتنگ رمضان شده ام...
بار ها
اشاره های تو به گردنم،
ولی هنوز هم سرم به باد نرفته است... / مرا ببخش
پی نوشت:
"افسوس که عمری پی اغیار دویدیم
از یار بماندیم و به مقصد نرسیدیم
سرمایه ز کف رفت و تجارت ننمودیم
جز حسرت و اندوه متاعی نخریدیم"
شاعر؟!
بوته های ناب شقایق
در هوای پاییزی
اندک، اما یافت شدنی...
***
می گفت:
بهار که گلستان است، چرا اینقدر خود را سرگردان پاییز می کنی؟!
گفتم:
شقایق ناب آن است که پاییزش بهاریست
و او ناب می خواهد
گلستان را...
***
ببین...
این ها همه از نبود توست
اگر بودی
نه دنبال پاییز بودیم
نه دنبال شقایق
اگر بودی
همه بهار، همه شقایق، همه تو...
پی نوشت:
سخت است دیدن درختان تنومند و گل های لطیفی که پاییز را پژمرده می شوند...
ای پایان خوش آخرین پاییز دنیا
دنیایمان را دریاب...
امشب
همه جا صحبت شماست
و دل پر هیاهوی من
بی قرار کلمات"همه جا"...
***
آقای مهربان
چه خوش قدم گذاشتید بر زمین...
بر من خورده مگیر...
ماه من!
برکه نیز آشفته می شد
اگر تو را نمی دید...
_ عشق آباد:
مثال چشم تو
مثال آسمان!
مثال قلب من
مثال برکه است!
عکس آسمان
درون برکه ام چه دیدنی ست..
بی تو
دلی که نفس های آخرش... ؛
بی تو به سر رسد این عمر دل خوشی...
***
امشب
به رسم عیادت... ؛
یک امشبی دوباره پایبندِ رسوم باش...
***
ای مبدأ شفا
دلم
بی قرار توست...
ای باوفا طبیب
دلم... ؛
(درد دوری است)
***
***
+دریافت کنید " به من رحم کن... بی قرارم... بیا... ؛؛ کجا بغضمو جا بذارم؟ بیا... " (شاعر؟؟)
آشفته ترین ماهیِ این برکه ی پر آب
یک بار
به آرام ترین موج تو دریا نرسد؟!
وای...!
پی نوشت:
یک تُنگِ پر از آب، یکی ماهی زیبا...
یک ماهی زیبا که همه عمر تماشا شد و امّا
حسرت به دلش مانده که یک بار... «دیدار تماشاییِ دریای تماشا... »