وقتی که بیرون افتد از آب
ماهی اقیانوس
در بهترین هوا نیز از بین می رود
حال
مرا ببین
که از کربلای تو بیرون افتاده ام...
...
وقتی که بیرون افتد از آب
ماهی اقیانوس
در بهترین هوا نیز از بین می رود
حال
مرا ببین
که از کربلای تو بیرون افتاده ام...
...
1) ســـرم هــوایـیــتــــ شــــــــده
مــــدام خــــوانـــدتـــــ : حــســـیـــــ♥ـــن (علیه السلام)
2) هـــــوای کـــــــربــلای تــــ♥ـــو
نـــــــمی رود ز ســـــر؛ حـســــیـــــ♥ـــن (علیه السلام)
3) گــــــرمــــا و عــــطـش بـــــرای مــــن بـــی مـعــنـــیـسـتـــــ
وقــتــــی کــــــه هـــــوا هـــوای کـــــویــتــــ بـــاشـــد
4) هــــــــوای کـــوی تــــ♥ـــو بـــا دل کــنـــد چــه غـــوغـــــا هــــا
بــیـــــا و داد دلــــم رس کــــه بــس هـــــوایـــی تـــ♥ــوســـتــــ
5) کــــبـوتــــران حـــــرم در هــــوایــــتـــــ آزادنـــــد
بــیـــــا و آزاد کـــــن ایـــــن کــــبــوتـــــر دل مــــــن
پی نوشت:
من کجا و نوشتن از هوای او
آنجا که هوای اوست، دست دیگری در کار است
آنجا که نیست، دست من...
(ادامه مطلب حاوی تصویر)
کــــشـتــیِّ ایـــن سفـــر نـمــی شـکــنــد تـــا ابــــد... چـــــــرا؟!
آخـــــــر کــه حـکـــــ شـــــدســـتـــــ بـــر او نــــام کــــــربـــــــلا...
قال رسول الله:
إن الحسین مصباح الهدی و السفینةالنجاة
برای لحظه ای دیدن دوباره ضریحتان تاب نداشت
اشک هایش
وقت دیدن گنبد تو
گواه بود...
السلام علی یا حسین بن علی علیه السلام...
اطلبنا لزیارتک یا مولانا
پی نوشت:
کربـــــــــــــــــلا... :((
چه حال و هوایی می شود...
من،
شما،
ضریح شش گوشه تان . . .
در آن شب جمعه
هوا هوای حرم بود
همه هوای دلم
در این شب جمعه
هوای تو دارد
این دل مسکینم
پی نوشت:
آقا... دلم تنگ است، تنگ...
دلم برای هوای حرمتان تنگ شده است
برای لحظه ای زیر قبه تان گریستن
آه...
السلام علیک یا اباعبدالله
کربلا،
پرچمی سرخ روی گنبد . . .
آه!
کی شود که جایش را به پرچمی سبز دهد . . . ؟!
کل أرضٍ کربلا . . .
- هر زمینی!
حتی زمین دل هامان... -
پی نوشت:
خاک کربلا تشنه بود... شاید برای همین است که دل هایمان هم تشنه است، تشنه ی لحظه ای حضور "تو". . .
جز تو ارباب
چه کسی می داند
شرح دلتنگی من؟!
و که می داند
که در این غربت و دوری از تو
دل من لحظه به لحظه دارد
او هوای حرمت، اربابم...؟!
پی نوشت:
باز هوای حرمت آرزوست...
دیگر
عباس(ع) هم نبود
تا دلداریش دهد
در غم حسین(ع) . . .
السلام علیک یا ام البنین
چه دل نشین بود
آن زمان
که قدم به قدم
سمت حرم تو می آمدم...
پی نوشت:
دلتنگ کربلام... :((
باور
نمی کنم
عمری چشم انتظاری
دارد به سر می آید
و من
ک ر ب ل ا
ی تو را
به زودی
می بینم... ( ان شاءلله )
ان شاءلله فردا عازم کربلا هستم، حلال کنید.
باورم شود؟!
واقعا می خواهی دعوتم کنی ارباب؟؟
یعنی
من هم...؟؟
:((
می گویند نگاه اول اگر غیر عمدی باشد اشکالی ندارد
اما
شاید لفظ نامحرم هم برایم صدق نمی کند
که یک نگاه غیرعمدی هم به شش گوشه ات نینداخته ام
( پی نوشت: می دانم تو رئوف تر از این حرف هایی... اما دل است دیگر، کربلا می خواهد. وقتی نصیبش نشود گله می کند! )
سهم من نیز همین شده است
تعریف های این و آن را بشنوم
و از دوری کربلایت دق بخورم
مولا! می شود یک شب جمعه...؟!
خدا لعنتت کند حرمله
به هیچکدام رحم نکردی
نه چشمان سقا
نه گلوی عطشان
کربلا مال شما،
و مال دل من!
شما جسمتان در حرم باشد و من دلم...
آب...چه کلمه دردناکی!
یاد عمو می اندازد مرا.
راستی عمه...! عمویم کجاست؟ چقدر آن سر بالای نیزه شبیه عموست!
کربلایی شدن بهانه است
باید حسینی شد...
باید دید به ندای "هل من ناصر ینصرنی" مولا لبیک می گوییم یا خیر...
( کربلایی-عین لام )
اگر همین روز ها مردم روی سنگ قبرم بنویسید:
"جوان ناکام... حتی یک بار هم شش گوشه را ندیده بود! "