آتشش از شیطان
گندمش از نفس
چه نان تلخی شود. . .
قبل از انجام گناه
تفألی به دفتر نفس زد
می خواست ذره ای به "قربة الی الشیطان" بودن کارش لطمه وارد نشود!!
روزگار عجیبیست
شیطان
از بعضی ها
رضایت نامه می گیرد
و بعد آن
سرشان را می برد
نالیدن از دست شیطان چه سود دارد
وقتی که
ما خودمان بدون شیطان هم کار عصیان را پیش می بریم؟
( " من از بیگانگان هرگز ننالم / که با من هر چه کرد آن آشنا کرد " )
خدا گفت به من سجده کنی
اما می دانم
من هم ممکن است مانند تو گمراه شوم...
شیطان دستت را می گیرد و می کشد به پایین
خدا می گیرد و می کشد به بالا
انتخاب با توست، دستت را به که می دهی؟!