خانه ی علی(ع)
دیگر
یاس
ندارد . . .
پی نوشت:
مادر . . . رفت! :((
به طعم گندم
با تمام تلخی همیشگی؛ گندم پدر هنوز روی خوشه است، روی خوشه هاست...
بسم الله الرحمن الرحیم
در نبود تو
می نویسم از برای تو
از برای گریه های شامگاه تو...
می شود برای ما دعا کنی
آن زمان که می چکد
قطره های اشک از دو دیدگان تو
بعد دیدن کار های ما،
در نبود تو...؟
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شعر هایم
همه ناتمامند
آخر
در انتظارند تا "تو" تمامشان کنی
ای پایان خوش تمام آرزو ها . . .
طبقه بندی موضوعی
-
دل نوشته
(۵۸۹)-
دل بی قراری ها
(۱۳) -
دل پریشانی ها
(۷) -
دل خواسته ها
(۴) -
دل پژمردگی ها
(۴)
-
-
بر داشت
(۲۶۹)-
بر، داشت
(۲۳۰) -
آیه نوشته - حدیث نوشته
(۴۲)
-
-
یادداشت
(۹۴) -
مناجات
(۴۷۸) -
روضه
(۷۷) -
کار های هنری
(۳) -
عقل نوشته
(۶۵) -
سبک زندگی
(۴۵) -
داستانک
(۱۰)-
دفاع مقدس
(۴)
-
-
شهادت
(۹) -
شعر
(۳۹)-
نو و سپید
(۲۹)
-
-
مناسبت ها
(۱۳۰) -
جمعه نویسه
(۱) -
عین دیانت ما
(۲) -
اهل بیت علیهم السلام
(۳) -
برای همسرم
(۲)
کلمات کلیدی
امام زمان عجل الله تعالی فرجه
خدا
انتظار
منتظر
گل نرگس
یابن الزهرا
مناجات
درددل با خدا
امام حسین علیه السلام
زندگی
دل نوشته
صاحب الزمان
گناه
ظهور
امام رضا علیه السلام
محرم
حضرت فاطمه سلام الله علیها
شهادت
کربلا
خدای مهربون
دنیا
سبک زندگی
دل تنگی
مرگ
سبک زندگی اسلامی-ایرانی
توبه
امام علی علیه السلام
درددل
رمضان
انتخابات
بایگانی
- بهمن ۱۳۹۹ (۱)
- آذر ۱۳۹۸ (۱)
- شهریور ۱۳۹۷ (۱)
- مهر ۱۳۹۵ (۱)
- دی ۱۳۹۴ (۳)
- آذر ۱۳۹۴ (۲)
- خرداد ۱۳۹۴ (۱)
- فروردين ۱۳۹۴ (۱)
- اسفند ۱۳۹۳ (۲)
- بهمن ۱۳۹۳ (۱)
- دی ۱۳۹۳ (۲)
- آذر ۱۳۹۳ (۱)
- آبان ۱۳۹۳ (۲)
- مهر ۱۳۹۳ (۳)
- شهریور ۱۳۹۳ (۱۶)
- مرداد ۱۳۹۳ (۱۸)
- تیر ۱۳۹۳ (۲۳)
- خرداد ۱۳۹۳ (۱۰)
- ارديبهشت ۱۳۹۳ (۲۲)
- فروردين ۱۳۹۳ (۲۱)
- اسفند ۱۳۹۲ (۲۸)
- بهمن ۱۳۹۲ (۲۴)
- دی ۱۳۹۲ (۳۶)
- آذر ۱۳۹۲ (۴۳)
- آبان ۱۳۹۲ (۴۲)
- مهر ۱۳۹۲ (۳۹)
- شهریور ۱۳۹۲ (۷۱)
- مرداد ۱۳۹۲ (۷۶)
- تیر ۱۳۹۲ (۹۰)
- خرداد ۱۳۹۲ (۱۰۲)
- ارديبهشت ۱۳۹۲ (۱۰۴)
- فروردين ۱۳۹۲ (۹۴)
- اسفند ۱۳۹۱ (۴۴)
- بهمن ۱۳۹۱ (۸۹)
- دی ۱۳۹۱ (۱۴۷)
- آذر ۱۳۹۱ (۱۷۶)
- آبان ۱۳۹۱ (۴۵)
- مهر ۱۳۹۱ (۱۸)
- شهریور ۱۳۹۱ (۱۵)
- مرداد ۱۳۹۱ (۳۱)
آخرین نظرات
- ۷ مهر ۰۰، ۱۲:۵۵ - جعفربا سلام با به اطلاع برسانم که ...
- ۱۱ آذر ۹۸، ۱۰:۲۸ - web web2یاد جمله زندانی که میله های زندان را میپرستد ... افتادم
- ۳۰ مرداد ۹۵، ۱۱:۳۳ - شهید التالیان شاء الله به پای هم پیر بشید چه کار زیبایی عااالیه
- ۲۶ دی ۹۴، ۱۹:۱۷ - ســوز ستانزیبا بود به پای هم پیر بشید... ...
- ۵ دی ۹۴، ۲۰:۳۵ - سیـטּ. شَـریـفخیلی هَم خوب...
- ۳۰ آذر ۹۴، ۱۰:۰۰ - ســوز ستانکاش لااقل ژاون والژانِ بی نوایان تو بودم
- ۱ شهریور ۹۴، ۱۷:۳۴ - سفیـــر نـــوردنیای عادات وارونه حقیقی است و ...
- ۲ تیر ۹۴، ۰۶:۵۸ - ســوز ستانسلام جسارتا به نظرم اگر به این ...
- ۲۴ خرداد ۹۴، ۱۱:۴۱ - بی گانهاینجا زمین ، ابریست و پر دود ...! کسی از آسمان خبر دارد ...!؟
- ۵ خرداد ۹۴، ۰۰:۱۵ - GHAFIE ..سلام ، چندوقته منتظر پست های بعدیتان هستیم... ...
گریه های شبانه مادر گواهی می دهند
او هم می دانست
بعد او
غیر چاه
علی(ع) کسی را نخواهد داشت . . .
باید سپر شویم برای امام زمانمان
باید
بین در و دیوار
شعله کشیم . . .
فضه!
مادرم را دریاب...
مادرم بین در و دیوار است
مادرت می دانست
تو هم مانند او غریب خواهی شد
اما بین در و دیوار
تو را صدا زد... یا مهدی (عج)
پی نوشت:
غربتت ارثیست مولا،
اجداد تو نیز غریب بودند...
تو هم
مانند فرزندت - مهدی(عج) -
در بین یارانت غریب بودی،
ای همسر فاطمه(س)...
کاش می آموختند
که هر قدخمیده ای را "پیرزن" نپندارند
شاید جوانی باشد
18 ساله
با پهلویی مجروح...
کاری از دست این طبیب ها بر نمی آید / برای مادرم...
درد او مهدی(عج) می خواهد برای مداوا. . .
پی نوشت:
روزی درمان می شود این درد...
این قلم ها چه می توانند بگویند؟!
هر چه بفهمیم و بگوییم
باز کم است...
تنها / چاه / می فهمد
رنج علی(ع) بعد فاطمه(س) را . . .
السلام علیک یا فاطمة الزهرا
. . .
سلام
بر
پال پر پر شده ات ...
آخر
مستجاب شد
دعای مادر...
... " الهم عجل وفاتی سریعا"
احوال مادرم را
از میخ در بپرسید...
پی نوشت:
. . . بپرسید که با پهلوی مادرم چه کرد
از خانه ی علی (ع)
پرواز مکن
ای پرستوی علی (ع) . . .
بعد خورشید
علی(ع) می ماند و یک چاه...
آه
ای خورشید شب های مدینه
غروب مکن...
دیگر
نمی گذارم
تو هم / مانند پدرت
تنها قدم برداری...
... / در کوچه های مدینه / ...
پی نوشت:
بانو! نمی دانی همسرت بعد تو چه تنها شد ؛ و حال فرزندت چه تنهاست ...
بعد آنهمه درد
هنوز هم
رمقی / در بازوی کبودش / مانده بود
بند کفن باز شد و . . .
کودکی که گم شود
بهتر از مادرش
چه کسی می تواند پیدایش کند؟
. . .
مادر
پیدایم کن
که در این سیاهی ها
گم گشته ام
تمام رنج ها را تحمل کرد
آخر می دانست
یک روز
می آید
دوای درد پهلویش...
پی نوشت:
أین معز الاولیا و مذل الاعداء؟!
به نشانه ی تعظیم
سرمان را خم می کنیم
مقابل میراث مادر...
پی نوشت:
چه افتخاری دارد تعظیم مقابل چادر مادر...
سوره کوثر بود و
آیه ی کرامت و
کوچه و
...
آه، کاش نبود دستی که...
این رسمش نیست
دستان یک مرد را ببندند
و جلوی او
همسرش را...
:((
یابن الحسن
بانویی میان در و دیوار تو را صدا می زند
کجایی این منتقم پهلوی شکسته ی مادر...
کوچه همان کوچه است
آنجا با ضربه ها به پهلوی مادر زدند
اینجا با نگاه ها به پهلوی فرزندش...