عموجان پدرم در کودکی عصای دست مادرت شد
من نیز طفل همان پدرم
می خواهم دستم عصای تو باشد
به طعم گندم
با تمام تلخی همیشگی؛ گندم پدر هنوز روی خوشه است، روی خوشه هاست...
بسم الله الرحمن الرحیم
در نبود تو
می نویسم از برای تو
از برای گریه های شامگاه تو...
می شود برای ما دعا کنی
آن زمان که می چکد
قطره های اشک از دو دیدگان تو
بعد دیدن کار های ما،
در نبود تو...؟
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شعر هایم
همه ناتمامند
آخر
در انتظارند تا "تو" تمامشان کنی
ای پایان خوش تمام آرزو ها . . .
طبقه بندی موضوعی
-
دل نوشته
(۵۸۹)-
دل بی قراری ها
(۱۳) -
دل پریشانی ها
(۷) -
دل خواسته ها
(۴) -
دل پژمردگی ها
(۴)
-
-
بر داشت
(۲۶۹)-
بر، داشت
(۲۳۰) -
آیه نوشته - حدیث نوشته
(۴۲)
-
-
یادداشت
(۹۴) -
مناجات
(۴۷۸) -
روضه
(۷۷) -
کار های هنری
(۳) -
عقل نوشته
(۶۵) -
سبک زندگی
(۴۵) -
داستانک
(۱۰)-
دفاع مقدس
(۴)
-
-
شهادت
(۹) -
شعر
(۳۹)-
نو و سپید
(۲۹)
-
-
مناسبت ها
(۱۳۰) -
جمعه نویسه
(۱) -
عین دیانت ما
(۲) -
اهل بیت علیهم السلام
(۳) -
برای همسرم
(۲)
کلمات کلیدی
امام زمان عجل الله تعالی فرجه
خدا
انتظار
منتظر
گل نرگس
یابن الزهرا
مناجات
درددل با خدا
امام حسین علیه السلام
زندگی
دل نوشته
صاحب الزمان
گناه
ظهور
امام رضا علیه السلام
محرم
حضرت فاطمه سلام الله علیها
شهادت
کربلا
خدای مهربون
دنیا
سبک زندگی
دل تنگی
مرگ
سبک زندگی اسلامی-ایرانی
توبه
امام علی علیه السلام
درددل
رمضان
انتخابات
بایگانی
- بهمن ۱۳۹۹ (۱)
- آذر ۱۳۹۸ (۱)
- شهریور ۱۳۹۷ (۱)
- مهر ۱۳۹۵ (۱)
- دی ۱۳۹۴ (۳)
- آذر ۱۳۹۴ (۲)
- خرداد ۱۳۹۴ (۱)
- فروردين ۱۳۹۴ (۱)
- اسفند ۱۳۹۳ (۲)
- بهمن ۱۳۹۳ (۱)
- دی ۱۳۹۳ (۲)
- آذر ۱۳۹۳ (۱)
- آبان ۱۳۹۳ (۲)
- مهر ۱۳۹۳ (۳)
- شهریور ۱۳۹۳ (۱۶)
- مرداد ۱۳۹۳ (۱۸)
- تیر ۱۳۹۳ (۲۳)
- خرداد ۱۳۹۳ (۱۰)
- ارديبهشت ۱۳۹۳ (۲۲)
- فروردين ۱۳۹۳ (۲۱)
- اسفند ۱۳۹۲ (۲۸)
- بهمن ۱۳۹۲ (۲۴)
- دی ۱۳۹۲ (۳۶)
- آذر ۱۳۹۲ (۴۳)
- آبان ۱۳۹۲ (۴۲)
- مهر ۱۳۹۲ (۳۹)
- شهریور ۱۳۹۲ (۷۱)
- مرداد ۱۳۹۲ (۷۶)
- تیر ۱۳۹۲ (۹۰)
- خرداد ۱۳۹۲ (۱۰۲)
- ارديبهشت ۱۳۹۲ (۱۰۴)
- فروردين ۱۳۹۲ (۹۴)
- اسفند ۱۳۹۱ (۴۴)
- بهمن ۱۳۹۱ (۸۹)
- دی ۱۳۹۱ (۱۴۷)
- آذر ۱۳۹۱ (۱۷۶)
- آبان ۱۳۹۱ (۴۵)
- مهر ۱۳۹۱ (۱۸)
- شهریور ۱۳۹۱ (۱۵)
- مرداد ۱۳۹۱ (۳۱)
آخرین نظرات
- ۷ مهر ۰۰، ۱۲:۵۵ - جعفربا سلام با به اطلاع برسانم که ...
- ۱۱ آذر ۹۸، ۱۰:۲۸ - web web2یاد جمله زندانی که میله های زندان را میپرستد ... افتادم
- ۳۰ مرداد ۹۵، ۱۱:۳۳ - شهید التالیان شاء الله به پای هم پیر بشید چه کار زیبایی عااالیه
- ۲۶ دی ۹۴، ۱۹:۱۷ - ســوز ستانزیبا بود به پای هم پیر بشید... ...
- ۵ دی ۹۴، ۲۰:۳۵ - سیـטּ. شَـریـفخیلی هَم خوب...
- ۳۰ آذر ۹۴، ۱۰:۰۰ - ســوز ستانکاش لااقل ژاون والژانِ بی نوایان تو بودم
- ۱ شهریور ۹۴، ۱۷:۳۴ - سفیـــر نـــوردنیای عادات وارونه حقیقی است و ...
- ۲ تیر ۹۴، ۰۶:۵۸ - ســوز ستانسلام جسارتا به نظرم اگر به این ...
- ۲۴ خرداد ۹۴، ۱۱:۴۱ - بی گانهاینجا زمین ، ابریست و پر دود ...! کسی از آسمان خبر دارد ...!؟
- ۵ خرداد ۹۴، ۰۰:۱۵ - GHAFIE ..سلام ، چندوقته منتظر پست های بعدیتان هستیم... ...
مراقب اشک هایت باش
مبادا ارزان بفروشی
قیمت اشک های تو را حسین علیه السلام می داند
عکاس خودم هستم.
روز محشر اگر شفاعتت نصیبم نباشد
اقل عذابم به دست تو باشد
یا اباعبدالله
انگار غربت میراث این خانواده است
آن از مادر
و این هم از آخرین فرزند... الامام المنتظر
چقدر به مادرت شبیهی
تو نیز زیر کوله بار غم ها صلابتت را از دست ندادی
یا زینب(س)
من دیر آمدم
تو هم که می خواهی تلافی کنی و زود بروی
این چه رسمیست؟؟
هنوز نرفته ای اما من دلتنگت شدم، محرم!
غروب چهارم دارد از راه می رسد
کم کم غروب محرم هم می آید
اما می ترسم...
می ترسم عمرم هم غروب کند و هنوز حسینی نشده باشم
مرد زهیر بود
و نامرد ما !
که روزی هزار بار مولا به خیمه مان پیک می فرستد، اما...
سال ها عزاداری کردیم
اما مولایمان نیامد...
انگار یک جای کار می لنگد!
شاید بهتر بود عزای امام زمانمان را می گرفتیم!!!
دلم را می بینی؟
خرابه شده است!
اما دختر سه ساله ات ثابت کرد که تو به خرابه هم قدم می گذاری...
خدایا به تو شکایت می کنم
از نفسی که
می خواهد من را از حسین علیه السلام دور کند
الهم أنی أشکوا الیک
من نفس یتحاول أن
یبعدنی عن الحسین علیه السلام
یکی مانند امام حسین علیه السلام خودش را فدای خدایش می کند
و یکی خدایش را فدای خودش!
دروغ گفته ام
اگر نفس کشیدن بدون حسین علیه السلام را زندگانی بدانم
زندگی من مولایم است...
فمینیسم یعنی :
women
فقط کافیست زن ها را از ارزش خود دور و تبدیل به مرد کنید!
کربلا مال شما،
و مال دل من!
شما جسمتان در حرم باشد و من دلم...
چه جهنمی بزرگتر از این
که خدا از تو بپرسد " چرا؟! "
و تو جوابی نداشته باشی...
عمه ببین:
آخر بابا پیش من آمد!
دیگر از این خرابه خسته شده ام...
حالا نوبت من است به مهمانی او بروم.
ما را باش!
ادعای انتظار می کنیم
اما به دل شکسته ی مولایمان فکر نمی کنیم...
فکر نمی کنیم با گناهانمان چه دل بزرگی می شکند!
(شب سوم پَر
رقیه پَر...
و من هنوز
پرپر می زنم
در روضه هایت...
منبع :(einlam.ir) )
آخ...
یاد یک ماه بعد از این افتادم
می ترسم آن روز هم بگویم:
محرم پَر...
امام حسین علیه السلام پَر...
و من هنوز
آدم نشده ام
زیر بیرقت
:((
در عجبم از ما انسان ها...
شاهد مرگ دیگران هستیم اما نزدیکی مرگ خودمان را باور نمی کنیم!