به طعم گندم

با تمام تلخی همیشگی؛ گندم پدر هنوز روی خوشه است، روی خوشه هاست...
شنبه, ۲۶ مرداد ۱۳۹۲، ۰۶:۲۳ ب.ظ

یک قدم از قفسش تا به خداست...

دل مــ ـ ـن

تــــا بــه خــــــدا

یـــکـــــ قـــدم فـــاصـلـــه دارد؛ امــّـا . . .

قـــفـســش بـــال و پـــرش را بــسـتـســـتــــ . . .

...

مـــی شـــود بـــاز کـنـــی

دربــــ قـفــس را

تـــــو خــــدایـا؟!


پی نوشت:

می شود

بی هیچ چون و چرایی

تو رها گردانی

هر که در بند گرفتار شده ست؟!



نوشته شده توسط امیر حسین
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

به طعم گندم

با تمام تلخی همیشگی؛ گندم پدر هنوز روی خوشه است، روی خوشه هاست...

بسم الله الرحمن الرحیم
در نبود تو
می نویسم از برای تو
از برای گریه های شامگاه تو...

می شود برای ما دعا کنی
آن زمان که می چکد
قطره های اشک از دو دیدگان تو
بعد دیدن کار های ما،
در نبود تو...؟

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

شعر هایم
همه ناتمامند
آخر
در انتظارند تا "تو" تمامشان کنی
ای پایان خوش تمام آرزو ها . . .

آخرین نظرات

یک قدم از قفسش تا به خداست...

شنبه, ۲۶ مرداد ۱۳۹۲، ۰۶:۲۳ ب.ظ

دل مــ ـ ـن

تــــا بــه خــــــدا

یـــکـــــ قـــدم فـــاصـلـــه دارد؛ امــّـا . . .

قـــفـســش بـــال و پـــرش را بــسـتـســـتــــ . . .

...

مـــی شـــود بـــاز کـنـــی

دربــــ قـفــس را

تـــــو خــــدایـا؟!


پی نوشت:

می شود

بی هیچ چون و چرایی

تو رها گردانی

هر که در بند گرفتار شده ست؟!

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۲/۰۵/۲۶
امیر حسین

خدا

شعر

نظرات  (۲)

۲۶ مرداد ۹۲ ، ۲۰:۵۲ محمد کیوان

هوالسلام

و باز غروب چه بی صدا پا به حریم تنهایی دلم می گذارد،گویی نجوایی از دور مرا به سوی خویش می خواند،به اطراف می نگرم چیزی نمیابم

از خویشتن جدا می شوم،در فرار از سنگ فرش خیابان محو و در انزوای قناری به سکوت می نشینم،

اما باز نمی یابم...

پس این نجوا از کجاست،چرا دستی،دستم را نمی گیرد،چرا کسی به فریاد بی صدایم نمی رسد.

چشمانم را می بندم و دور می شوم، دور... از خود،ازین دنیا،می خواهم بگذارم و بگریزم

اما دستی از غیب گریبان دلم را می گیرد و آهسته زیر گوشم نجوا می کند !!

آهای دور مانده از خود به کجا چنین شتابان...

اندکی صبر،بمان و طبیب دل بیمارت باش..


سلام دوست عزیز
دلنوشته بسیار زیبایی بود
قلمتون پایدار برقرار باشید




پاسخ:
سلام علیکم
متن شما هم زیبا بود
همچنین شما
یا زهرا سلام الله علیها
۲۹ مرداد ۹۲ ، ۰۳:۵۴ او آسمان را می فهمید...
غفلت از حقّ کدورت قلب را زیاد کند و نفس و شیطان را بر انسان چیره کند و مفاسد را روز افزون کند.
حضرت امام خمینی (ره)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی