به طعم گندم

با تمام تلخی همیشگی؛ گندم پدر هنوز روی خوشه است، روی خوشه هاست...
چهارشنبه, ۱۹ تیر ۱۳۹۲، ۰۱:۱۰ ق.ظ

چشمان تیره و تارم...

کم کم به روی هم آیند چشمان تیره ام

گویا که دوری تو خسته کرده شان...


پی نوشت:

کی شود

که چشمانم

نظر اندازند به تو...؟!



نوشته شده توسط امیر حسین
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

به طعم گندم

با تمام تلخی همیشگی؛ گندم پدر هنوز روی خوشه است، روی خوشه هاست...

بسم الله الرحمن الرحیم
در نبود تو
می نویسم از برای تو
از برای گریه های شامگاه تو...

می شود برای ما دعا کنی
آن زمان که می چکد
قطره های اشک از دو دیدگان تو
بعد دیدن کار های ما،
در نبود تو...؟

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

شعر هایم
همه ناتمامند
آخر
در انتظارند تا "تو" تمامشان کنی
ای پایان خوش تمام آرزو ها . . .

آخرین نظرات

چشمان تیره و تارم...

چهارشنبه, ۱۹ تیر ۱۳۹۲، ۰۱:۱۰ ق.ظ

کم کم به روی هم آیند چشمان تیره ام

گویا که دوری تو خسته کرده شان...


پی نوشت:

کی شود

که چشمانم

نظر اندازند به تو...؟!

نظرات  (۱)

۱۹ تیر ۹۲ ، ۱۹:۴۶ سمیه ناصری
کی شود مولا.........
قلم زیبایی دارید لذت میبرم از خوندن مطالبتون..........

پاسخ:
سلام علیکم بزرگوار
ممنونم
لطف دارید...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی