به طعم گندم

با تمام تلخی همیشگی؛ گندم پدر هنوز روی خوشه است، روی خوشه هاست...
دوشنبه, ۲۱ اسفند ۱۳۹۱، ۰۵:۲۵ ب.ظ

جان عالم بر لب آمد، اما جان عالم نیامد...

حالا دیگر

عالم مانده است و

جانی

که ترس است

در نبودت

بر لب آید...



نوشته شده توسط امیر حسین
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

به طعم گندم

با تمام تلخی همیشگی؛ گندم پدر هنوز روی خوشه است، روی خوشه هاست...

بسم الله الرحمن الرحیم
در نبود تو
می نویسم از برای تو
از برای گریه های شامگاه تو...

می شود برای ما دعا کنی
آن زمان که می چکد
قطره های اشک از دو دیدگان تو
بعد دیدن کار های ما،
در نبود تو...؟

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

شعر هایم
همه ناتمامند
آخر
در انتظارند تا "تو" تمامشان کنی
ای پایان خوش تمام آرزو ها . . .

آخرین نظرات

جان عالم بر لب آمد، اما جان عالم نیامد...

دوشنبه, ۲۱ اسفند ۱۳۹۱، ۰۵:۲۵ ب.ظ

حالا دیگر

عالم مانده است و

جانی

که ترس است

در نبودت

بر لب آید...

نظرات  (۱)

۲۶ اسفند ۹۱ ، ۱۳:۱۷ آهسته عاشق می شوم
خار در چشم این کوچه ها اگر برای آمدنت جارو نشوند.
خار در چشم این دقایق اگر تو را آرزو نکنند.
خار در چشم این روزگار اگر امید آمدنت را ناامید ببیند.
.
.
.
کجایی ای روز اجتناب ناپذیر؟؟؟
http://ziyafatname.blogfa.com/post/530

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی